🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 شهر خوبان

(ثبت: 210166) خرداد 2, 1398 

وای از شب تار دلم بی روی ماهت
قربان آن چشم تو و موی سیاهت

باید که پر گیرم زمین تا آسمان را
باری اگر مهمان کنی با یک نگاهت

همراهی ام کن تا که از بخت بلندم
چون ذره پرگیرم ز روی خاک راهت

باشد که روزی چهره ی نازت ببینم
شادم کنی با غمزه های گاه گاهت

بین زمین و آسمان پروانه گردم
دستی بیفشانی و من گردم تباهت

امروزه هست و مهلت فردا نباشد
باید همین حالا بگیری در پناهت

برگو به معصومی نشان شهر خوبان
جانم فدای نکته های خیر خواهت

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    خرداد 3, 1398

    درودتان🌺

  2. فائزه ناظر

    خرداد 4, 1398

    سلام و درود استاد معصومی بزرگوار

    احسنت بسیار زیباست سروده تان گرامی 🌺🌺🌺

    • علی معصومی

      خرداد 7, 1398

      درود بر شما
      بانو ناظر ارجمند
      سپاسگزارم🌷🌺🌺شادکام باشیددر پناه خدا

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا