🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به نام خدا
آکنده دل ز شور غزل می کنی مرا
دعوت به شهد شیر و عسل می کنی مرا
وقتی که ماه کامل من در تلألو است
مفتون ماه های زحل می کنی مرا؟
مقصود تو از این همه آزار من چه بود؟
آشفته تر ز روز ازل می کنی مرا
من بارها ز عالم و آدم بریده ام
اما تو شیفته ی عمل می کنی مرا
اغراق نیست در هنر شعر گفتنت
شاگرد شعر شیخ اجل می کنی مرا
مجهول مانده ام و ندارم به دل غمی
دارم یقین به این که تو حل می کنی مرا
هر وقت مثنویِّ دل آزرده ام شکست
آکنده دل ز شور غزل می کنی مرا
#پناهنده
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بستن فرم