🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
1
یاد معشوقی نگاهی ماه را
ماه را رؤیت ، به زیبایی نما
آن چنان آهی کشی آهی چه سوز
سوز دل گردد عذابی چاره لا
2
بیت حُزنی را کنم یادی چو یعقوبی دلا
گوشه ای بنشسته می ریزد چه اشکی پر بها
دخت ختمی مرتبت زهرای اطهر فاطمه
دردها دارد به ایمایی بگوید درد را
3
قاب دل بینی به تصویری نما
ذهن را پویا کنی فهمی دلا
غیر اویی را نبینی جان من
گر تجلّی از دری دیوارها
4
در گذر ایام ما با لحظه آه
لحظه را یادی به ایامی نگاه
بکر فکری کن به اقبالی بلند
صیدِ آهو چشم گردی بی گناه
5
ابیضی اسود به هر بختی نگاه
یاد آن روزی کنی بیرون ز چاه
یوسفی را از درون چاهی نجات
بُرد آن جایی کشاندش اوج ماه
6
درد دل داری ، بیانی درد را
گر به ایما بر کسی گویی دلا
با تو همراهی کند آرام جان
مرهمی باشد رها از دردها
ولی اله بایبوردی
26 / 11 / 1398
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
اردیبهشت 5, 1399
درود
عالی بود استاد
پاسخ
اردیبهشت 6, 1399
سلام
سپاس از همراهی تان
🌺🌺🌸🌺🌺
پاسخ
بستن فرم