🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
فهم ما خلق بشر بین که در این دُور زمان
این همه علم و فنون راه ندارد به نهان
می عرفان بده ساقی که به یک جرعه می
راه یابم ز درون تا نگرم بر دو جهان
صحبت جان کنی ای باده فروش ازلی
کوزه ای بخش مرا خرج کنم روح و روان
غرض این است که از آمدنم رنج کشم
یا که در راحتی جسم خریدار خزان
عجب این است که در بستر خاکی بهار
تازه گل ها بدهم بوی خوشش ورد زبان
سایه سدره و طوبی و بهشت و لب جوی
نغمه مرغ شنو تا که در این دُور نمان
خوش بیاسای تو در سایه سرو ای والی
از ازل حافظ تو عقل و شعور است و بیان
ولی اله بایبوردی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
خرداد 13, 1398
سلام و درود
الحق غزلی زیباست
در پناه خدا شاد زی
🌿👏👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
خرداد 13, 1398
سلام استاد ارجمندم
سپاس از همکاری تان
ممنون از حضور سبزتان با اظهار نظر زیبا….
شادکام باشید
💐🌷❤️🌷💐
پاسخ
خرداد 13, 1398
درود بر شما
عارفانه ای زیباست🌷
پاسخ
خرداد 13, 1398
سلام بر شما
سپاس از خوانش زیبای تان….
🌷🌸🌸🌺🌸🌸🌷
پاسخ
بستن فرم