🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
زبان اشتیاقم
دوباره بند آمده است
اما سکوتم حرف می زند
نزدیکتر بیا غزلبانو
دستهایم را بگیر
چشمهایم را ببند
و بگذار با تو از هرچه رسیدن
لب به لب باشم !
نزدیکتر بیا
و آتش آتش
باغ آغوش مرا بسرا ….
جلال پراذران
سفیر اهدای عضو
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
بهمن 2, 1399
سلام
این سروده سپید قبل از آنکه به محتوایش بپردازیم
لزوما بایدویرایش
واز حشو عاری شود وموجز ، چون ایجاز شرط لازم سرایشهای کوتاست
و
حشودر شعر کوتاه کمش هم زیادست
چون ذهن مخاطب را از تمرکز باز می دارد از نکات اساسی شعر
واما شعر ویرایش شده در ذیل می آید :
زبان
بند
اما سکوتم حرف
دستهایم را بگیر
چشمهایم ببند
و بگذار
لبالب شوم
و آتش آتش
باغ آغوش مرا بسرا
بدینترتیب همه ی هرچه حذف ، حشومحسوبست
وشعر باحفظ مضامین باز شعریتش بر جاست
فعلا در قالب وقامت شعر بود تا بعد
با ارادت
پاسخ
بهمن 2, 1399
رقص قلمتان ستودنیست
هزاران درود
🌼🍁🌸🌹
پاسخ
بستن فرم