🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 لا فسون افسانه افسون این جهان

(ثبت: 210335) خرداد 14, 1398 
لا فسون افسانه افسون این جهان

1

بر خلافِ میلِ آزادی درون
در نهادم ماند لا آمد برون

بندگی تاوانِ عشقی عاقلا
لا تکن عبدک اگر گردی زبون

2

رؤیت هر جا عاشقی معشوق هان
لا فسون افسانه افسون این جهان

زلفِ معشوقان به شانه احتیاج
عاشقان طالب میان معشوق عیان

3

از عدم یادی که عاشق را دلا
بود آسایش که آرامش نما

هم خودش شاهد همان مشهود بود
حال شاهد خود دلا مشهود لا

4

چون وجود آمد که محروم از شهود
پرده ای انداختند چشمش نبود

چون بصر را پرده ای انداختند
گشت فارغ از شهودی هان که بود

5

منتقل از با صفا جا آدمی
بر سرایی هان خراباتی همی

حکمِ زندانی رها کی از جهان
از جهان تاریک خود را یک دمی

ولی اله بایبوردی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 15, 1398

    سلام و درود

    حکیمانه و زیبا بود

    در پناه خدا

    🌿👏👏👏👏👏🌿

    • ولی اله بایبوردی

      خرداد 15, 1398

      سلام استاد ارجمندم

      سپاس از حضور سبزتان در بهاری سبز

      شادکام باشید به مهر

      🌿🌷🌸🌸🌸🌷🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا