🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
“مادربزرگ”
مادر بزرگ نام مرا بر لبت بیار
میگرید این غزل غزلِ خیس و بیقرار
بابا علی کجاست نَنه تو چه میکنی
با دایی ات مجاورِ مولایِ خون تبار
دارویِ دردِ دست بیاور، علی بریز !
قدری از آبِ قبرِ محّمد تو از مزار
بی خانمان شدیم چو خُرخر نمی کنید
بر چشم هایِ زُل زده بر آسمان ببار
بر دوشِ ما زُلال و قدم هایِ ما به گِل
بی چای و بی نبات و همان دیگِ رویِ بار
گفتی خدا چقدر قسم داده ام تو را
مادر بزرگ نام مرا بر لبت بیار
میثم علی یزدی رفسنجان
هدیه به ارواح مادربزرگ پدر بزرگ
و فرزند شهیدشان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
اردیبهشت 4, 1402
سلام و درود بسیار
چه قدر زیبا
هم آهنگ زیبا بود و هم شعر
آفرین
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 4, 1402
سلام و ادب جناب طارق بزرگوارید
در باب تذکری که در خصوص پرداختن به سایر موضوعات در شعر این نکته شما رو لحاظ قرار دادم🙏
پاسخ
اردیبهشت 4, 1402
سلام و درود
اندوه در واژه واژه ی شعرتان موج می زد
بسیار تاثیر گذار سرودید
روح همه ی عزیزان قرین رحمت حق
پاسخ
اردیبهشت 4, 1402
عرض ادب دوست شاعرم حقیقتا در زمان گفتن این شعر بسیار گریه کردم😔
پاسخ
بستن فرم