🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مادرم تنهاست
مادرم بیمار
می خورد غصه
«پسرم تنهاست
دور از من
جگر پاره ی من
به چه کار است یا رب
غذا خورده است؟
خواب است؟
دل نگرانم یا رب
نکند بی خواب است؟
نکند در غربت
مورد آزار است؟ »
مادرم تنهاست
درد کمر دارد
زخم معده
سر درد شدیدی دارد
دور از من
دور از
جگره پاره ی خود
پاکت خالی قرص است که در خانه ی ما
به چه کار است
بی خبرم
چشم هایش نگران است یا رب
نکند از غم من
از غم دوری من
در دشت زمین خورده است یا رب
مادرم سرگیجه ی من را داشت
دم رفتن دیدم
کاسه ی آب
با کاسه چشمش همخوان است
مادرم
زخم هایش بستر بی تابی من را دارد
دوری من را نتواند یا رب
من از این شهر غریب
که در آن نیست مادر من بیزارم
من خودم شهر دارم
آشیان من آن جاست
آشیان من از من دور است
مادر من از من دور است یا رب
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
خرداد 10, 1400
درود بر شما🌺
پاسخ
خرداد 10, 1400
درود، سپاسگزارم 🌺
پاسخ
خرداد 10, 1400
درودتان گرامی
سایه مادر مستدام. زیبا سرودید🌹🌹🌹
پاسخ
خرداد 10, 1400
درود، سپاسگزارم 🌺
پاسخ
خرداد 10, 1400
ممنون، سپاسگزارم 🌺
پاسخ
خرداد 10, 1400
مادر زیباترین شعر خدا
سلام
سروده ی زیبایی ست
خدا، حافظ و نگهدار همه ی مادران عزیز باشد
پاینده باشید و برقرار
سپاس
🌹🌺🌹🌺🌹
پاسخ
خرداد 11, 1400
سلام و سپاس فراوان 🌺
پاسخ
بستن فرم