🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به مسلخم بار دیگر بیا و
نیزه را در سینه ام بکار
یا تبر بر دوشم بگذار
خستگی مگر چند فرهاد کوهکن دارد
که پیوسته از پشت پنجره
در این تنهایی به من می نگرد
بگذار نظاره گر این لحظه باشم
بی وفایی طعم تلخ شیرین را می شناسد
گاهی از آینه، خیال خوش صدای تو را می دهد فریبم
من اگر بازیچه ی اوهام نیستم
تا کی مژده ی وصلت مرا در شماطه ی انتظارم می کشد
بیا
به مسلخم بار دیگر بیا و نیزه ای در سینه ام
یا تبری بر دوشم بکار
یا جان دادنم را تماشا کن
تنها عاشقان کافر نیستند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
فروردین 17, 1403
درود
بسیار زیبا و پر احساس و ارزشمند
یا تبر بر دوشم بگذار
خستگی مگر چند فرهاد کوهکن دارد
که پیوسته از پشت پنجره
در این تنهایی به من می نگرد
پاینده و پیروز باشید
❤️❤️❤️🌺🌺🌺👏👏👏
پاسخ
فروردین 17, 1403
با اهداء سلام و تحیت
متشکرم از حضور سبزتان تابنده باشید به مهر ایزدی
پاسخ
فروردین 17, 1403
درود جناب محمدی عزیز و بزرگوار
دستمریزاد
شعر زیباییست
بدرخشید چون همیشه دوست ارجمندم.
شاد و سلامت باشید👏👏👏👏👏💐💐💐
پاسخ
فروردین 17, 1403
با سلام و عرض ادب
متشکرم لطف کردید خوش امد عرض می نمایم. تابنده باشید به مهر ایزدی
پاسخ
فروردین 18, 1403
درود بر شما جناب محمدی
سروده ای فهیم از قلمتان خواندم و ممنونم
برقراری وجودتان را ارزوست💐🌺
پاسخ
فروردین 19, 1403
با اهدا سلام و تبریک ایام بهاری
متشکرم به مهر خواندید و به دیده لطف نگریستید
خوش امد عرض می نمایم دلتان سبز و قلمتان تابنده
پاسخ
بستن فرم