🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 متوهم

(ثبت: 258021) فروردین 15, 1402 

 

هوا
هوای آلوده ی حماقت بود
و ابرها ی چرکین
بر تن آسمان
حکایت از بغض فر ور دین داشت
پشت واقعه
برف بود
مه بود،یخ بود
سیاهی و شب بود
و روبروی ما
هویجی به گلدان فخر نشسته
دست در محاسن برده
به هرس پای قهر برده
و انتظار تحسین داشت
که ای به سرما نشستگان چون خدنگ
جسم های بی ارزش
خارها ی جفنگ
ای مغیلان ریشه دار
هوای زرد این باغ منم
خورشید نشسته در این خاک منم
منم…
منم….منم
غافل که باغ او یک تراس بود
پشت شیشه های دوده اندود
از حرارت شلغم و شوربا
گمان می‌کرد به یونان خود زوربا بود
اما بهار را آن سرو می دانست
و آن پرنده ی آوازخوان مرموز
که هنوز
شراب از شین نوروزش نرفته بود
و عشق ده باره ی خود را سوت می زد
بهار خدا بود
در چشمان سگ
وقتی شش توله ی بی شیر و باشعور زاییده بود
بهار نام‌ تو بود
که روی لب شاعری یخ بسته بود
بهاااااار
شعر بود در شقیقه ی سپید من
شب بود در موی تو
برف بود بر دندان تو
بهار
زن بود زندگی بود
شکستن وزن بود
برای آزادی تو
برای تمسخر من
ما همه نو شده بودیم
سوار بر آواز قطار
تو توتو توتوتوتو
و هویج شام فردا بود
از تکرار پوسیده ی
واژه ی من

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):

نظرها 12 
  1. طارق خراسانی

    فروردین 15, 1402

    سلام

    درد های مان را بر سر واژه ها می ریزیم
    شاید صدای شان در آید

    واژهای مملو از درد بودن به امید پایان دردها

    در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌🌹🌱

    • مجید قلیچ خانی

      فروردین 15, 1402

      درود جناب خراسانی عزیز
      من به آینده ی بشر امیدوارم
      و خوب میدانم روزی آرامش و کیفیت به زندگی انسان‌های بعد از ما باز خواهد گشت،اقبال ما بود که در این زمان زندگی کنیم
      اما همه چیز در حال رشد است
      و بقا در آینده به جایی می‌رسد که بشر میفهمد تنها راه ادامه انسان بودن
      عاشق بودن و مهربان بودن است و آگاهی و اشراق در آن روز رخ می‌دهد
      و طبیعت دیکتاتورها،ناجوانمردها و هرچیز مضر. دیگر را حذف می‌کند
      عمر ما کوتاه بود اما زمین چهار و نیم میلیارد سال عمر کرده

  2. مهدی سیدحسینی

    فروردین 16, 1402

    درود
    موفق باشید 🌹🌹

  3. مهرداد مانا

    فروردین 17, 1402

    این شعر بسیاری حرف داشت و واجب شرعی ست که به آن برگردم
    وعده ی ما : فردا

  4. رسول علی محمدی

    فروردین 22, 1402

    سلام مجید جان
    خوشحالم که بعد از مدتها قسمت شد و شعری زیبا از دفتر اندیشه های زلالت خواندم و لذت بردم
    به امید دیدار روی ماهت
    🙏❤️

    • مجید قلیچ خانی

      فروردین 22, 1402

      درود رسول عزیز برادر مهربان
      دلم برایت تنگ شده بود و سپاس از تشریف فرمایی با ارزش شما🌺

  5. غلامحسین جمعی

    فروردین 22, 1402

    درود و سپاس بر جناب قلیج خانی عزیز بزرگوار و شاعر نستوهی که دید و جهان بینی او انسانی و شرافتمندانه و آزادی خواه است دستتان را می بوسم و به شکرانه ی این سپید روسفید کلاه از سر بر می دارم و ادای احترام می کنم
    داغتان را نبینم بزرگوار🙏🙏🙏❤️❤️❤️🙏🙏🙏

    • مجید قلیچ خانی

      فروردین 22, 1402

      درود جناب جمعی
      خوش آمدید و لطف شما بیش از من و این سروده بود
      حضور شما را به افتخار و فال نیک میگیرم
      در پناه شعور و در مدار شادی باشید🌺

  6. مجید قلیچ خانی

    فروردین 29, 1402

    🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا