🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۵/۰۳/۲۴ |
| تعداد شعر: | 240 |
| تعداد مطالب: | 1 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۴ |
محکومم کن
به داشتنت
به جهان گرم آغوشت.
بگذار خونت به جوش بیاید
برای لمس قافیه های تنم.
محکومم کن
به بوسیدنت
در خلوت شبانه عشششق
زیر هجوم زلال شب
آنجا که جز تو
چیزی به چشم دلم نمی آید.
محکومم کن
به میهمانی آغوشت
بگذار لب هایت مرا ببوسند
و چشمهایت با من حرف بزنند
و تنم
در امتداد تاریک هر شب
میان دستان مردانه ات
خلاصه شود.
#دنیا_تیموری
۰۲/۱۱/۱۶
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام مانا جان بزرگواری شما برایمان مسجل است اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر
بستن فرم