🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به
دکترمحمد مصدق
قد میکشد تنهاییام هر روز بند از بند
تنهاییام تنهاتر از تنهای بیپسوند
شمعی صراحت را تنفس میکند هرشب
برماهِ زیرِ پوششِ این ابرها سوگند
چون چندوچون برگهای درمسیرِ باد
افتادهایم اینروزها از چشمِ خود هرچند
تنها دو فصلِ مشترک را زندگی کردیم
تنها زمستان خورده با پاییزمان پیوند
صبح از کدامین سمتِ این اندوه میآید
باخندهای برگوشۀ لبهای بیلبخند
جامانده از رویای فروردینیِ تاریخ
مردی که در تقویم، گمشد آخرِ اسفند
اردیبهشت نودوهفت
#امیر_دادویی
@amirdadooei
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
تیر 15, 1401
سلام و درود بر امیر عشق
شاعری بی مانند
غزل زیبایی را از شما خواندم
جان مصدق شاد
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏🌹👌🌿
پاسخ
بهمن 26, 1401
بزرگواری شماست
پاسخ
بستن فرم