🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مرغابی

(ثبت: 258670) فروردین 31, 1402 

“مرغابی ”

آسمان آیینه دارِ اطلسی آبی شده
بازِ ماهیگیر در چنگالِ مرغابی شده

آمدی خورشیدکَم دیدی هلالِ ماه نو
آمدم دَرد و بلایَت مَحوِ بی تابی شده

بی نمک بودم ! بُلورت را شکستی ای زمین !
خاکِ بی رنگت از آن شب تاب مهتابی شده!؟

تو چرا اسپند ! خود را رویِ آتش میزنی!
رفته باران و کَمانش رنگِ سرخابی شده !

وِیسُ و رامین لای لایِ کودکِ دل هم نشد
قاشقی مِهرت دوایِ دردِ بی خوابی شده

رودِ لب هایم شدی مردابِ خیس ام در فراق
می‌شود چادر نشین هر بیتِ اعرابی شده

نوشدارویی چِکان در حلقِ ناطق پیشه ات
جرعه ای مریم بنوشد شاعرِ نابی شده

قیدِ او را میزنی لب هایِ خونی از لبش
تو بگو سعدی تو ای صیّادِ قلّابی شده

 

میثم علی یزدی رفسنجان

” سعدی چو جورش میبری نزدیکِ او دیگر مرو

ای بی بصر من میروم او می‌کشد قلّاب را”

عذر خواهم استاد طارق عاشقانه شد باز

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    فروردین 31, 1402

    سلام

    با صدای زیبا و آهنگ قشنگ و شعرت حال کردم

    در پناه خدا 🌱👌🌹🌹🌹🌹🌹👌🌱

  2. مهدی سیدحسینی

    فروردین 31, 1402

    درود بر شما
    🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا