![مجید قلیچ خانی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2024/06/IMG_20240530_145801_258-1.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آرام
به خداوند خیره بودم
آرام
به درودی پاسخ دادم
خطی از شعرم مرده بود
من سیاه پوش
پا تا به سر تیره بودم
آرام
به گریبان گذشته
به عابران بی چهره
خیره بودم
به وداع گل
از باغچه ی چه کنم ها
سر تکان دادم
آرام
ابر در چشم من نطفه می بست
من در کفر فروریخته ی آبشاران
آرام
دست شاعر و قلب عاشق و فیلتر سیگار می سوخت
زنی هم
مرا زمزمه میکرد
طعم انار
از شکاف خاطره جاری بود
مثل شراب از ترک خمره ی گل
همه آرام بودم
همه آرام بودند
اما
در پرتگاهی اندر شب ظلمانی رنج
جیغ میزد بغضی یخ کرده
من،دست در شقیقه برده بودم
پشت بهمن
پیش اسفند
من
در گریه
مرده بودم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بستن فرم