🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مساله

(ثبت: 210483) خرداد 14, 1398 

هركه نابودي خود ديد، در اين راه تو بود

هستي اش را به تو بسپرد و به درگاه تو بود

هركسي يك سركاري كه زِ دست توگشود

نظرش بر تو بُد و يك سر كارش به تو بود

هر كه از فيض تو و رحمت تو بهره رُبود

رهنمايي تو مي بود و زِ افكار تو بود

راه اميد بشر زآنكه به درگاه تو بود

بهره بتوان ببرد ، زآنكه در اين راه تو بود

هر كه آزار جهان ديد و پنداشت زِ توست

چون جهان را زِ تو پنداشت ،نه آزار تو بود

هر كه از رونق بازار جهان ، بهره ربود

بهره اش را زِ تو پنداشت ،زِ بازار تو بود

آنكه اين نكته ندانست و نـپنداشت زِ تو

آنكه يك مردگي بود و در انكار تو بود

فرق كار بشر از چيست ،زِ دست تو و آن

اين معما كه كند حل ، كدامش كار تو بود

مغز اين مسأله را ،كس نتواند بشكافت

حسن اين مسأله بحثس،كه در اشعار تو بود

٭٭٭

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. طارق خراسانی

    خرداد 15, 1398

    سلام و درود

    خوب بود و استفاده کردم
    دلمریزاد
    در پناه خدا 🌿👏👏👏🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا