🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 میوه ی ممنوعه

(ثبت: 233680) آبان 30, 1399 

 

عاشقت هستم… وَ می دانم نباید باشم… آه
میوه ی ممنوعه ای و من پر از شوق گناه

می شود تکرار در ذهنم که عشق ما دوتا
اشتباه است اشتباه است اشتباه است اشتباه

لحظه های با تو بودن مثل لبخندت قشنگ
روزگار بی تو بودن مثل چشمانت سیاه

با دو کودک، دستِ تنها روز را شب می کنم
عقل: یاغی، بی تحمل؛ قلب: عاشق، سر به راه

جز فراموشیِ عشقت هرچه می خواهی بگو
کل دنیا را طلب کن خون بریزم، جان بخواه

کاش می گفتی قطار بی تو بودن های من
در کجا می افتد از پا؟ در کدامین ایستگاه؟

ای گل یخ! عطر تو امشب کجا پیچیده است؟
مست عطر خاطراتت می شوم من گاه گاه

رفتنت بر واژه هایم خاکِ غم پاشیده است
شعرهای سوزناکم می دهد این را گواه

بعد تو پرونده ی عاشق شدن شد مهر و موم
کاخ قلبم می شود متروکه ای بی سرپناه

فکر برگشت تو را از باورم برچیده ام
خسته ام مثل پلنگی خسته از رویای ماه

#حمیدرضا_گلشن

 

 

 

 

نظرها
  1. مازیار نژادیان

    آبان 30, 1399

    دروها

    غزل بسیار زیبایی را میهمان قلم شما بودم

    استفاده ار کلمات و ترکیبات تازه هوای شعر را دلنشین کرده بود

    شعر بدون سکته و دارای ارتباط عمودی و افقی چفت و بست شده بود
    گاهی یک شعر می تواند انقلابی ار احساس را در خوانده زنده کند

    و این شعر به تمام خواص یک شعر خوب را در خود داشت

    دستمریزاد و شادکام باشید.

    💐💐💐💐💐

  2. موسی عباسی مقدم

    آبان 30, 1399

    درود بر گلشن گرامی بسیار زیبا بود لذت بردم

    شادکام باشیددر پناه خدا🙏🍃🌿💐🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا