🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آشفته تر از خویش، ندیدم که ندیدم
سلطان کج اندیش، ندیدم که ندیدم
من گم شده ی راه تو ام، یار دل انگیز
پیغمبر بی ریش، ندیدم که ندیدم
هر لحظه نگاهت، تن و جانم به لبم برد
من این همه تشویش، ندیدم که ندیدم
عمری به هزار گله چوپان شده بودم
در گله ی خود میش، ندیدم که ندیدم
عشقی که مرا از تو جدا کرد، هوس بود
زان عشق تو را بیش، ندیدم که ندیدم
یک بوسه مرا غرق گنه کرد، سرانجام
در خود اثر از کیش، ندیدم که ندیدم
تابان سخن از مسلک عارف ننوشتی
مانند تو درویش، ندیدم که ندیدم
#حسین_قالیباف
#تابان
http://taban-poet.blogfa.com
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
تیر 27, 1399
پیغمبر بی ریش! بیا کلبه ی درویش
😊😁😐🌹🌹
پاسخ
تیر 27, 1399
درود فراوان
در اینجا اشاره به جنسیت است
پایدار باشید 🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 27, 1399
سلام و درود،
خدا قوت فرهیخته ی گرانقدر!
لطفا در تازه ترین کارگاه شعر پاک، ما را از همراهی تان بی بهره نگذارید. در خدمت تان هستیم در👇👇👇
http://sherepaak.com/229259/–
پاسخ
تیر 27, 1399
درود فراوان
سپاسگزارم 🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم