🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
منم آرش پور ایران زمین
نبیره جهاندار و شاه گزین
پدر بر پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد
که دوده ساسانیان بود و بس
به گیتی نیاورد چون او به کس
فرستاد شاه پورش به مازندران
به ایران زمین از پی فرمانبران
یکی پور بودش پادوسبان
که کردی شهنشاه را پاسبان
به وقتی تهی شد تاج مهی
برفت از میان آیین دین بهی
که مازندران اندران کلاه کیان
ابا کوس و پیل و سپاه و میان
بپا داشت پادوسب فر فرهی
خداوند دیهیم شاهنشهی
به یک روز شد اندر انجمن
پدیدار بود شاهان اسپهبدن
ز هر مرز با نامور مهتران
بزرگان و جنگ آوران جهان
ز پادوسب و باوند مرز دار
وگر شاه خورشید شید آر
بگفتند بپا داریم کلاه کیان
بجنگ اندر آریم با تازیان
وزین پس شاهان مازندران
که باشند نگهدار فر و مهان
که ایدون هزار سال گذشت
به کارزار شد عباس به دشت
بکشت عباس شاه شاهان مازندران
به پایان بداد فر ساسانیان
ملک بهمن و خسرو پادوسبی
بکشتندش عباس شاه صفی
چو زین روزگار همی بر گذشت
.که فر مهی در دل برتر بگشت
.منم از پادوسب و کی قباد
.به گیتی درون از کیان و نژاد
.من هستم نگهدار فر کیان
.که دارم خرد شهریار جهان
.کجا مازیار و فرخان کجاست
که پادوسب و خورشید یار ماست
.من هستم آرش ز تخم ساسانیان
.نگهدار دیهیم و تاج ومهان
.به یزدان باشد همی یار ما
.بلند اختر و بخت بیدار ما
.کنم زنده نام شهنشاه پیر
به نام خداوند بهرام و تیر
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
اسفند 21, 1402
درود بر شما🌷
پاسخ
اسفند 21, 1402
بسیار زیبا سروده اید
🌺🙏🙏🌺💐
پاسخ
بستن فرم