🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در گارگاهِ ملک و جان ، من دارمی ،از وی نشان
در حمد و تسلیمم دلا در این مکان در هر مکان
صوفی ز من صافی ز من من صاف و صوفی نیستم
بالاتر از این ها ،بدان ، هستم زمان ، هستم زمان
وی زاده من شد ولی ، من زاده نی ، من زاده نی
درهروجودی جان دهم جمع می کنم جانها به جان
هم هستمی هم نیستم ظاهر شوم شی نیستم
ارواح را ،خلّاق ام و در جسم دادم ، بس روان
عقل آدمی من دادمی اشرف بِدان من کردمی
در کُرنشم بوده ولی ،در این زمان در آن مکان
هاتف ندایی می دهد ،من مالک هر ذرّه ام
از گرد انسان می پزم سازنده جسمم به جان
هم نور را ، ساطع منم ، هم جسم را ،راکع منم
در جسم و جان آدمی فرمانده ام ای مُلک ران
سلطانِ سلطانان منم ؛ اعلی اَعدل ،خود منم
قاضی القضاة عالمم ای شاهدان ای شاهدان
والی که از جسم و روان این گونه صحبت می کند
از من گرفته حکمتی ، ناقص مدان ،ناقص مدان
ولی اله بایبوردی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
تیر 14, 1398
سلام و درود بر حضرت بایبوردی عزیز
بلا از همه و آنحضرت دور باد، دچار سر ما خور گی شدید شده ام
ولی با این حال آمدم و غزل پر از حکمت آن عزیز را خواندم
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
تیر 15, 1398
سلام استاد ارجمند جناب خراسانی والامهر
به قول حضرت حافط :
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
در پناه حق
آرزوی صحّت و تندرستی جنابعالی را از خداوند منّان خواستارم …
🌸🌸🌸🌷🌸🌸🌸
پاسخ
تیر 15, 1398
درودتان🌺🌺🌺
پاسخ
تیر 15, 1398
سلام استاد رضاپور عزیز
سپاس از همراهی تان
💐💐🌸🌸💐💐
پاسخ
بستن فرم