همش از غصه می سوزم …

همش از غصه می سوزم …

همش از غصه می سوزم
چقد حالم بده امشب
بیا با من مدارا کن
تو آزارم نده امشب

نگا کن چشمای خیسم
تمومه طاقتم ، بی تو
تنم می لرزه ، داغونه
حرومه ساعتم بی تو

چی شد اون عهد و پیمونی
که اول دل به اون بستیم
چرا حالا ، که وقت یارس
همش تنها و دور هستیم

نگا کن آسمون امشب
تو قلبش قرص مهتابه
بیا با من بمون حالا
دلم از غصه بیتابه

ستاره ها همه شاهد
منم چش انتظار تو
منو تنها نذار اینقد
دلم شد بیقرار تو

صدا کن ، که همش تنهام
واست یه زره شد این دل
بیا با من نکن بازی
ببین پژمرده شد این دل

تو قاب پنجره ، چشمام
به عشق دیدنت خیسن
به پلکا آمدن ، ابرا
دارن بر گونه می ریزن

چه خوب فهمیدی ام امروز
شکستم مثه یه شیشه
تو این کابوس تنهایی
دلم از غصه آتیشه

به یادت هست اون روزی
چشاتو دزدکی دیدم
به شوق اون نگاهت بود
که چکه چکه باریدم

بیا از عشق بپرس از من
من از بر می نویسم دل
بیا واسم تو دریا شو
من اینجام توی این ساحل

دلم را از خدا دارم
که عشق و از او آموختم
واسه اینه تو این جاده
به پای دیدنت سوختم

کجای کار من بد بود
کجا شو اشتباه رفتم
می شه بازم چشاتو دید
تموم شه روزای سختم

همش خط می خورد کاغذ
نمی دونم چی بنویسم
چرا از واژه ها دورم؟
نگا کن دفتر خیسم
***
میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا