🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نگاهم را در چشم هایت جا میگذارم
و نفس هایم را درون سینه ات حبس.
بگذار لابلای این سکوت
صدای احساسمان در بیاید و
خواب از سر چشم هایمان بیفتد.
بیا لب هایمان را کمی به هم قرض بدهیم
تا کارِشان راه بیفتد و
بوسه از گوشه دهانمان چکه کند.
مرا هر شب با آغوشت در میان بگذار.
بگذار دکمه های پیراهنم
میان انگشتانت لب باز کنند.
بازوانت را زیر سَرم بگذار
میخواهم همه بدانند همه چیز زیرِ سرِ من است.
#دنیا_تیموری
۰۲/۱۰/۲۷
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
دی 30, 1402
درود بر شما
زیبا قلم زدید بانو
👏👏👏💐💐💐
پاسخ
بهمن 2, 1402
درود و سپاس از نگاه و نظرتون🙏🌹🌹
پاسخ
دی 30, 1402
درود زیبا ودلنشین سروده اید
⚘⚘⚘⚘
زنده باشید به مهر
پاسخ
بهمن 2, 1402
درود و بی نهایت سپاس از نگاهتون🙏🙏🌹
پاسخ
بهمن 2, 1402
آفرین
سپید روسفیدی ست
لب مریزاد
تنها عیب اش این است که بندها از همدیگر تفکیک نشدند .
نوع و جنس نگاهتان را دوست داشتم.
ما ( تصویر سازی ) می کنیم , تا به واسطه ی آن تصویرسازی ( مفهوم پردازی ) کنیم .
تصویرسازی و مفهوم پردازی , دو رویِ یک سکه اند .
علت و معلول همدیگر هستند .
اگر اختلالی در یکی از آنها رخ بدهد , آن اختلال را به دیگری منتقل می کند .
برای رسیدن به تصاویر غیر کلیشه ای و ارائه ی مفاهیم غیر کلیشه ای , باید کشف تازه ای صورت بگیرد .
این کشف تازه , به واسطه ی ( مُشاهده ) اتفاق می افتد .
یعنی با جور دیگری نگاه کردن , به آن کشف تازه می رسیم که حاصل اش , تصاویر و مفاهیم غیر کلیشه ای خواهد بود .
امیدوارم همین رویه و همین روال را ادامه و ارتقاء بدهید . اگرچه با در نظر گرفتن کُلیت این سپید , این امیدواری پُر رنگ است .
موفق باشید . 👌👏👏👏
پاسخ
بهمن 2, 1402
به مهر خواندید.
سپاس فراوان از نظر و پیشنهاد ارزشمندتون🙏🌹🌹🌹
پاسخ
بستن فرم