🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هیاهوی درون ..؟
یکی را می شناسم سالیانی ست
گرفتار هیاهوی درون است
شده بیگانه با رفتار موزون
خشن ؛ دل مرده ؛ مانند بتون است
مثال سینهٔ دریای هامون
که دایم در دلش آتش فزون است
به صحرا در پی لیلای واهی
سفیر سربنکدار جنون است
به صد حیله خدا را می زند دور
ملول از ساغر سحر و فسون است
غریبه با الفبای عدالت
نمک پروردهٔ ملموس دون است
هر انکس از حقیقت دم برارد
بنامش قرعه در تالاب خون است
مثال درس شیر ین دبستان
که خواندیم او سر اوستاد فنون است
مرامش با مروت آشنا نیست
فقیر رتبهٔ هر آزمون است
اگرچه فاتح میدان زور است
ولی چون بید دائم واژگون است
(سلیمان) لحظه ها را پاس دارید
گهی ایام تلخ و بد شگون است
یکی درد آشنا را می شناسیم
که عرش آسمان نیلگون است
قاسم پیرنظر(سلیم)
۱۴۰۲
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
مهر 28, 1402
سلام و درود
بسیار زیبا و قابل تأمل
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
بستن فرم