🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 وهمِ آیه ها

(ثبت: 270418) خرداد 28, 1403 

 

معنایِ خانه میدهد آغوشِ رازآلودِ تو
با من به وحیِ چشمِ خود در کفرِ دامانت برقص
شیدایِ زیباییِ خود شهری عطشْ نوشِ لبت
الحادِ اهریمنِ شعر بر پیکرِ واژه برقص
فراتر از هستی و نیست ، آنجا که شیطانی نبود
آنجا که ایمان بر تنت معنایِ هرزگی نبود
در این سماعِ عارفان گمگشته ام دیدار کو
گویی خدا هم خانه یِ نمازِ خون آلود نبود
مُهرِ سکوت بر لب بزن از لمسِ زیبایی نخوان
از خلسه یِ ایمانِ وهم بر شهرِ بی باران بخوان
پایانِ وهمِ آیه ها ، گیسو پر افشان کن ببین
بر شاعرت داغِ جنون ، شهری زده دیگر نخوان
چشمانِ تو آتش کشید بر کفرِ محرابِ دروغ
فانوسی از نگاهِ خود بر شهرِ سایه ها ببخش
بغضِ سکوتِ شیشه ای از هجرِ لب هایت شکست
بر دارْ آویخت روحِ شعر بر ماتمش باران ببخش
تو را در باد میبوسم ، پنهانْ عشق میورزم
از این ترسی که میگویی هرگز نه نمیترسم
فراتر از تنت بانو تو را من دوست میدارم
من از لمسِ تنت بی عشق در رویا میترسم

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. مهرداد مانا

    خرداد 29, 1403

    سلام .. و این همه تعبیر و تصویر زیبا را شاعر در شعری به کار برده که در آن وزن و قافیه مختل است

    • نیما ولی زاده

      تیر 1, 1403

      نظر شما برای من کاملا محترمه استاد گرامی
      اما من در قالب کلاسیک شعر نمینویسم
      قالب من آزاده و یک شعر نوآور
      تو این قالب وزن ها میتونن متغییر باشن و لزومی به استفاده از قافیه نیست
      به نظرم بهتره قالب های قدیمی رو کنار گذاشت و بیشتر به فکر تغییر و ایجاد ساختارهای جدید بود
      ادبیات پویاست و اصرار بیش از حد به استفاده از قالب های قدیمی و جبهه گرفتن در مقابل هر نوآوری ، فقط باعث سستی و رخوت ادبیات میشه
      ممنون از شما

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا