🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
تا سوی حریم تو دلی غرق سرور است
بنواز به نقّاره که دستی ز تو دور است
قربان تو ای شاه خراسانی ام ای جان
امشب همه بارگه ات دامن طور است
مهمانی تان شکر خدا قسمت اگر شد
دلدادگی و بندُ بساطم همه جور است
از پنجره فولاد و دخیلی که چه گویم؟
جاییکه پر از آینه شرط حضور است
گلدسته ترین مهر و وفا را ز تو دیدیم
بر گرد ضریح تو مگر چشمه نور است
آمیخته در صحن و سرای تو نسیمی
کز دامنه عشق تو در حال عبور است
معصومی از ایوان طلا هرچه شنیدیم
نجوای دل و زمزمه شعر و شعور است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (14):
تیر 22, 1398
سلام و درود
پاسخ
تیر 22, 1398
سلام و درود
استاد معصومی گرامی
امشب همه بارگه ات دامن طور است
دستمریزاد
اجرتان با ثمن الحجج….
🌸🌸🌺🌸🌸🌿💐💐🌿
پاسخ
تیر 22, 1398
سلام و درود استاد معصومی گرامی
بسیار زیبا
میلاد امام رضا (ع) بر شما مبارک🌺
پاسخ
تیر 22, 1398
سلام و درود
غزلی آیینی، زیبا، محکم
دلمریزاد
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
تیر 22, 1398
سلام استاد ارجمند و گرامی ام
سرشار از عشق و خلوص وایمان و زیبایی
با درودهای بیکران
🌹🌹🌷🌷🌺🌺🌷🌷🌹🌹
پاسخ
تیر 22, 1398
درود🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
میلاد امام مهر بر شما مبارک
پاسخ
تیر 23, 1398
سلام و درود
بسیار زیباست
لذت بردم
اجرتان با ضامن آهو 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 23, 1398
این روزها , داری فقط کم میگذاری
هِی درد , روی دردِ آدم میگذاری
پسلرزه های غم , درونم را فرو ریخت
شاید هنوزم , گردنِ بَم میگذاری!!
غم را , درون هر غزل فریاد کردم
در جای غم خوردن , چرا غم میگذاری
شُد تازه زخم کهنه ام , یک بار دیگر
اینگونه روی زخم , مرهَم میگذاری؟
چشمی که روزی عاشق شعر و غزل بود
حالا بروی شعر من , هَم میگذاری!!؟
سلام استادم ببین چقدر دوستت دارم …
پاسخ
بستن فرم