🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 چاپلوسی…

(ثبت: 209404) فروردین 29, 1398 
چاپلوسی…

«به نام خدا»

آن رفیقی که با تو یکرنگ است؛
اهلِ تعظیم و دست بوسی نیست
در عمل صِدقِ هر کسی پیداست؛
پس نیازی به “چاپلوسی” نیست.

«مهران اسدپور‍»

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    فروردین 29, 1398

    به به
    عالی بود
    درود بر شما🌺👏

    • مهران اسدپور

      فروردین 30, 1398

      درود و سپاس…
      عالی حضور ارزشمند حضرتعالیست…
      در پناه خدا…🌹

  2. طارق خراسانی

    فروردین 29, 1398

    سلام و درود عاااالی ست آفرین 🌿👏👏👏👏🌿

    • مهران اسدپور

      فروردین 30, 1398

      درود و سپاس استاد…
      قدم رنجه فرمودید گرانقدر…🌹

  3. اهورا (درویش) دولتی

    فروردین 30, 1398

    سلام عالی .دستمریزاد

    • مهران اسدپور

      فروردین 30, 1398

      درود و سپاس جناب دولتی عزیز …
      عالی نگاه خطاپوش حضرتعالیست…🌹

  4. طارق خراسانی

    فروردین 30, 1398

    سلام مجدد

    این شعر آسمانی شما باعث شد که این مثنوی کوتاه را بسرایم

    تملق کی کنم ، بستوده کاری ست
    ستایش از بزرگان ، افتخاری ست

    به دشمن یک نشان از خنده ام نیست
    بر او “فریاد”، در پرونده ام نیست؟

    بهشتم می برد اسطوره ی غم؟
    بهشت از آنِ او ، ما را جهنم

    به اکراهم‌ مخوان ، بادا که آن بَد
    به دین اکراه هرگز ره نیابد

    همه پاکیزگان اهل بهشتند
    گناه ما بر آنان کی نوشتند؟ [1]

    به آزادی سخن گفتن گنه نیست
    گناه دخترِ قانون مگر چیست؟

    مرا این گفته از دنیای جان است
    که آزادی سرودِ عاشقان است

    به کشور دیده ام مثل ستوده
    زنِ آزاده ای هرگز نبوده

    اگر چه شَر به قانون بشر هست
    ولی بانوی ما بر ضد شَر هست

    علی رغم ستم ، با حربه ی کین
    شده زندان زیارتگاهِ نسرین

    بزرگان از چه خوبان را ستودند؟
    از آن ، خوبان بسی در بند بودند

    به دین احمدی زندان ندیدم
    به وحشت، ظلم و کین، فرمان ندیدم

    درود من بر آن پیغمبرِ پاک
    به درگاهش چه هستم؟ گردی از خاک

    • مهران اسدپور

      فروردین 30, 1398

      درود دوباره استاد…
      چه میتوان گفت در توصیف این همه زیبایی؟
      به واقع مستفید شدم…
      قلمتان بی جوهر مباد
      در پناه خدا…🌹