🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 چشمان تو

(ثبت: 222566) بهمن 28, 1398 

 

برق چشمان تو شهری را پریشان می کند
رخنه در ایمان مومن یا مسلمان می کند

نقش لبخندت اگر یک روز ننشیند به لب
آسمان فرش زمین را خیس باران می کند

آنچنان قلبم فرو می پاشد از سیلاب درد
بند بند خانه را این غصه ویران می کند

وای اگر ناز نگاهت را نبیند هر شفق
تا فلق دشتِ دلش را چون بیابان می کند

ساز سرنای دلت کوک است و وَرساقی زند
مست و رقصان تن فدای گوهر جان می کند

روزهای تیره و شبهای ظلمت در گذر
هرکه عاشق شد جهانی را چراغان می کند

#آذر_رئیسی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. امیر جلالی

    بهمن 28, 1398

    هر که عاشق شد
    جهانش را پریشان می کند …
    عاشق ، جهان را چراغان می کند ،شاید…
    اما جهان خود را یقینا پریشان می کند .
    اثر زیبا و خوش آهنگ شما بسیار بر دل نشست و درود بر شما

  2. محمدرضا نعمت پور

    بهمن 28, 1398

    شعری عالی با آهنگی دلنشین
    که قله ی زیبایی را فتح کرد
    درودتان باد👏🌺

  3. طارق خراسانی

    بهمن 28, 1398

    سلام

    بسیار زیباست
    ساقی اشکال تایپی دارد

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا