🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 چشم هایش

(ثبت: 13848) بهمن 14, 1397 

میخواستم‌ بروم
دربه در جاده ها بودم!
نه مقصدی برای رفتن بود
نه کلبه ای برای ماندن؛
به خود امدم، آنقدر ها رفته‌بودم
و نرسیده بودم
که تنها مانده بودم
آمدم که باز گردم،
یادم امد، منتظری نیست
کوچه ها هم میل بازگشت من نداشتند
کوله‌بارم تنها چمدانی بود
و
تکه عکسی جا مانده از اخرین خاطره،
و تنها در میان جاده ها
من مانده بودم
و
چمدانی
و
تکه عکسی
از چشمانش….

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

نظرها
  1. مازیار نژادیان

    بهمن 14, 1397

    درود بر شما@};-@};-@};-@};-@};-

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا