🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به نام خداوند فر و مهی
که بگرفته از ما، شاهنشهی
برفتا که یزدگرد از تخت عاج
دهیم تا که بر تازیان جمله باج
بر ایران ویرانه گریان شدم
ز ساسانیان خود چه بریان شدم
کجا شد همه فر و فرهنگ ما
به ذلت دویدن شد آهنگ ما
چرا در بلا غرقه هستیم ما؟
کجا شد شکوه و بزرگی ما؟
در این ملک بی داد، دادی کجاست؟
به دل های پر ناله، شادی کجاست؟
کجا رفت مهر و مروت، شعور
کجا شد ز دلهای پر نور، نور؟
کجا رفته است دین و آیین ما؟
چه کفری ست بر دینِ دیرین ما
که تازی نه دیهم بودش نه تخت
شکستی به ایرانیان داد سخت!
که از قادسیه به گرگان شوند
دو قرن صاحب ملک ایران شوند
ز ساسانیان جز که نامی نماند
به میخانه ی عشق جامی نماند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
دی 19, 1401
درود بر شما فرامرزی عزیز
با احساس سرودید
زنده باشید 💐🙏👏👏👏👏
پاسخ
دی 19, 1401
سلام و درود و خدا قوت
اگر اجازه ی نظر داشته باشم و خیرخواهی ام را بپذیرید، عرض می کنم:
حیف است که در اثری حماسی با زیبایی های طبع شما، وزن شعر، بارها بلغزد. درباره ی وزن در شعر سنتی، آن هم حماسی و خواهانِ وزن شاهنامه،
فکری جدی باید کرد.
پیروز و بهروز باشید در پناه خدا
پاسخ
دی 19, 1401
سلام
مایلم به دوستی که این طبع روشن و شریف را دارد کتابی در زمینه فهم آسان عروض معرفی کنم . به تلگرام بنده تشریف بیاورید تا پی دی اف آن را برایتان بفرستم . در مورد آزاد شدن ضحاک از دماوند هم با شما موافقم و امیدوار به ظهور منجی
پاسخ
بستن فرم