🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جامانده ام
در راستهٔ صنوبران تناور
کنار زلال جاری جویباران
مابین مردمان خندان خاطره هایم
مسحور تماشای شور صبحگاهی گنجشکان
و شیطنت دخترانی بازیگوش
که به سان هر روز سهم صبحگاهشان را
می ریزند به پایِ رهگذرانی محتاط
که پای نمی مالند بر حق هیچ جنبنده ای
چه ماتم است اما این,,, حالِ,,, من
کنار نعش جویباران در تابوتی میخکوب
از میخوارهٔ خشکِ تنه ها
خالی از خروشِ گنجشکان
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):