🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۱۱/۱۵ |
| تعداد شعر: | 80 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۲/۰۹/۲۶ |
عاقبت…..
هیچی نمی ماند برایت!!
مگر خاطره ای از خندهٔ دلگشایِ یار
که هنوز مرفین می تراود
یا به این پریشان خوابی ها
یادِ نکهتی از ٱغوش دوست
که برقرار می کند شبهایِ بی قرارت
ای دریغا ما که پَیِ لبخندی
ماندیم به هفت خانِ هراس وُ حرمان
چه رسد به سودایِ مهرِ آغوشی
که دیگر بر دار می رفت هم سر وُ هم سودایمان!!!
کنون نیز بس تنهائیم….. به این روزگارِ جفا
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
سلام مانا جان این صفحه متعلق به دخترم سارا ست هنوز لینگ را برایش ارسال نکرده
سلام اول از سارا بگویم که نام خواهر من نیز هست و از جانب ایشان
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب سپاسگزارم
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب امیدوارم حالتون خوب باشه و قطعآ انسان در سختی آفریده شده ممنونم بابت
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام مانا جان بزرگواری شما برایمان مسجل است اگر بعید می دانید پس احتمالا اشکال از حقیر
اردیبهشت 24, 1402
سلام و درود
بسیار عالی
در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌👌🌹🌱
پاسخ
اردیبهشت 24, 1402
بسیار سپاس از مهرتان استاد ارجمندم
پاسخ
اردیبهشت 24, 1402
درود
زیباست👏🌹
پاسخ
اردیبهشت 24, 1402
هزاران درودتان باد ارجمند و گرانمایه زنده و پاینده باشید
پاسخ
اردیبهشت 24, 1402
سلام و درود تان
پاسخ
اردیبهشت 24, 1402
بسیار سپاس از لطفتان ارجمند و گرانمایه زنده و پاینده باشید
پاسخ
بستن فرم