🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

آخرین اشعار روح الله اصغرپور

دلتنگ می شوم به خدا ، بی دلیل نیست

احساس ،عشق،دوست شدن ها،اصیل نیست

خوانش: 477

سپاس: 4

تعداد نظر: 3

ندارد شهر گویا هیچ کمبود

وَ می سوزد در آتش سازه با دود

خوانش: 759

سپاس: 6

تعداد نظر: 14

گاهی نمی شود به دلی اضطراب داد
احساس را به خاطر مشتی عذاب داد
هم بر خطوط زلف پریشان کشید دست
هم شانه کرد و نقش و نگاری به تاب داد
آری نمی شود همه زیبایی از تو بُرد
باید به داده از تو، حساب و کتاب داد
کوهی به دوش می کشم از دردِ درک و فهم
پندار نیک نیست، کسی را خطاب داد!
پنهانترین خیال مرا سر بریده اند
با آن حقیقتی که به من یک طناب داد
هرگز نمی توان که ندانست و سر کشید
شعری که جرعه جرعه آن را شراب داد
دستی به رسم هدیه اگر ماه می دهد
باید عوض به منتی از آفتاب داد
پُر واژه بود، در شب لبریز، شعر تلخ
چشمم برای اشک جوابیّه خواب داد
روح اله اصغرپور

بحر طویل

خوانش: 1794

سپاس: 7

تعداد نظر: 4

تعداد نقد: 4

می کُشد درد فراق یار ما را عاقبت

می کِشد دست قضا بر دار ما را عاقبت

بحر طویل

خوانش: 834

سپاس: 6

تعداد نظر: 13

تعداد نقد: 4