🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سروش، سه گلشن، و شعر سبز

(ثبت: 224608) فروردین 10, 1399 
سروش، سه گلشن، و شعر سبز

 

سروش، سه گلشن، و شعر سبز(چندآهنگ)، قالب ها و در واقع،
سبک ها یا دستگاه هایی تازه و توانمند در سرایش پارسی اند و شایان ژرف اندیشیِ بیش تری در سرزمین های سرایش پارسی.

اشعاری در قالب شعری سروش
1- عمر، مانند ابر می گذرد/
بی مدارا و صبر می گذرد/
کسی از روی قبر می گذرد/
باز در فکر بازی فردا ست.//
2- راهِ راهب، دراز و جانکاه است/
کسی از راه بهتر آگاه است؟/
– تا خدا، راه، گاه، کوتاه است/
قدر یک شاخه گل، دو لب، لبخند.//
3- روزگاری که چرخِ دوّار است/
بر سرِ نیک و زشت، هشیار است/
داد آر است و یارِ دادار است/
یعنی آیینه دارِ کردار است/
و گواه.//
4- نیکی ات را زلال کن قدری/
حال دل، بی ملال کن قدری/
حال کن قدری/
شادمان باش!//
(سروش، قالبی تازه و توانمند در شعر پارسی و تا حدود زیادی جامع قالب های دوبیتی و رباعی و سه گانی وپلی ست میان شعر سنتی و نو)
سه گلشنی به نام حالِ آتشیِ دل
(آغازگر:)“در امتحانِ عشقِ تو، ماندیم نا تمام/
اما هنوز هم غزلی هست مست فام”//
(بدنه:) اما هنوز هم، نَفَسم آسمانیَ است/
چشمم بدون شُبهه، پر از مهربانی است/
شب ها به ماهتابِ تو، دستم نمی رسد/
اما نگو: جداییِ مان جاودانی است/
من: مشتریِّ چشمکِ نازِ ستاره ات/
شب های دل همیشه مقیم جوانی است/
در کهکشانِ رازِ تو پیداست گم شدَه م/
این چشم اشاره هات برایم نشانی است/
آشوبِ خوبِ حضرت محبوب را بگو:/
فهمیده ام که بینِ دو چشمش تبانی است/
خورشید بر تغزّلِ خود، رشک می بَرَد/
در انفجارِ دم به دمِ بی کرانی است/
این گونه، شادی و غمِ مستانِ روزگار/
مصداقِ بارزِ شُبَهاتِ زبانی است/
مثل مدار وقف طواف تو هستم و/
فرقِ فراق و وصل فقط واژگانی است//
(پایانبخش:)“
خوب است حالِ آتشیِ دل به لطفِ دوست.”///
(سه گلشن، قالبی ست با سه قسمت مشخص در خودِ قالب شعری به ترتیب: آغازگر، بدنه و پایان بخش – با حد اکثر امکان تنوع در هر بخش)
نمونه ای در شعر سبز یا چندآهنگ (میانه ی سپید و نیمایی ست؛ موزون تر و قافیه مند تر از سپید و چندآهنگ تر و دارای اوزان متنوع تری نسبت به نیمایی که با تغییر اوزان می تواند باعث انتقال از حسی به حس دیگر بشود):
سپید بود/
و زیستنش سبز/
و پروازش سرخ/
و در هنگامِ گلگون ِ آسمانی شدن /
آن میامی تن/
آشکار/
دلشکار/
می سرود و می نواخت/
شعرهای ماندگار/
تغزلِ خوشه های پربرکت ِ تبسم/
تبسمی آفتابارانی/
آن چنان که کشتزارها/
دوباره زیستن را/
شاعرشدند.//

 

 

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    فروردین 14, 1399

    سلام،
    شاعر گرامی!
    آیا نمی خواهید در قالب سه گلشن، اشعاری بسرایید تا در راه شناساندن این قالب تازه ی توانمند،
    مددکار باشید؟
    سه گلشن:
    تنها قالب در شعرفارسی با هر سه بخش آغازگر، بدنه و پایانبخش در خودِ قالب(توجه بفرمایید:
    در خودِ قالب)
    سپاس

  2. محمدعلی رضاپور

    فروردین 14, 1399

    درودتان

    گونه های شعری سروش، سه گلشن

    و شعر سبز(چندآهنگ)

    را جستجو بفرمایید🌹🌹🌹

  3. منوچهر فتیان پور

    فروردین 24, 1399

    با سلام استاد گرامی این شعر درقالب سه گلشن سرودم لطفا اظهار نظر فرمائید
    سه گلشن

    آغاز گر: صبراست که به زندگی می دهد صفا
    زشتی وپلیدی راخاموش می کند وفا

    بدنه: مهراست که تابحال وفادار مانده ای
    افکارزشت است تاحال از عشق وامانده ای
    آب است که می دهد ره جوی به تو
    رنج است بی آب قدَرشوی
    گربامهر ووفا توهمسان شوی
    محال است ز کمی آب بی رمق شوی
    آنکه آب در دسترس بشر نهاد
    خواست اوست که پر ثمر شوی
    گربغض راه گلويت را ببست / پرهيزکارعطاء و بخش به كس شوی
    هرگززعمل ناشايست ديگرى سرخورده مباش/تا زتنگدستى وكمك به او باخبرشوی
    ارادتمند شما : منوپهر فتیان پور (راد)
    🌹🌹🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا