🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نفس تنگیِ دلتنگی

(ثبت: 234559) آذر 24, 1399 
نفس تنگیِ دلتنگی

 

تمام این یازده ماه، آه بلندی بودید در نفس‌تنگی دلتنگی‌هایم….
لبخندهایتان از جلوی چشمانم دور نمیشد اما چندروزیست حسرت نبودنتان به اوج رسیده
هرشب کابوس فقدانتان خوابم را بی‌تاب می‌کند
با دلشوره بیدار می‌شوم…
صدای گریه‌ی کودکان در آن ۱۹ ثانیه‌ی وحشت رهایم نمی‌کند و سوالاتی که اشغالگر ذهن مشوشم شده،
به گِل نشسته واژه‌هایم و این گِلواژه‌ها باتلاقی‌ست که هرروز بیشتر لبخندم را به عمق اندوهش فرو می‌برد،
آذر دلتنگترین آتشی‌ است که شعله می‌کشد در جانم، اما هرلحظه انزوایم بیشتر می شود به که گویم این دردِ دیرینه را؟
سکوتِ خدا را کجای دلم بگذارم؟ اینکه چرا آتش را گلستان نکرد؟
کجاست؟ چطور میشود با او به گفتگو نشست؟ گفتگویی که یک طرفه نباشد و بی‌پاسخ…
ما دست و پا می‌زنیم هرروز را در خستگی مزمنِ خوابی که نداشته‌ایم و دنیا چه بیهودگی شکنجه‌آوری‌ست بی چشمان درخشان ری‌را، آوای سوفی، مهربانی مهربان، نوازندگی الوند، مهمان‌نوازی سهند، لبخند نگار، عشق آرش و پونه و تمام عاشقانه‌هایی که روی لیلی و مجنون را سپید کرده بودند..‌
پگاهی که دیگر طلوع نکرد، غنیمتی که طبیعت از فراقش خشکید و دریایی که آغوشش رویای ابدیمان شد…

ما رودخانه‌هایی شدیم که در مرداب حسرت فرورفتیم و به دریا نرسیدیم…
از کدامتان بنویسم وقتی درد؛ یکی دو تا نیست وقتی داغ سرد نشده است وقتی زمستان، دردِ ممتد تقویم است
در این ورطه‌ی غم…
خسته ام گیجم از افقی که تاریک ماند…

پ.ن:

سکوتت
باز آتش زد
امید و باور و لبخند…

imagine the eternal tears in eyes of Iran
why did they vanished our smile forever?

مهناز نصیرپور

تقدیم به همه ی فرشتگان بی گناه پرواز 752

سهند صادقی- الوند صادقی-سوفی امامی-نگار برقعی-دریا و درسا قندچی- ری را اسماعیلیون-پریسا اقبالیان-مهربان بدیعی-پونه گرجی- آرش پورضرابی- پگاه صفرپور-غنیمت اژدری و…

 

 

 

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا