🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
با درد آشنايم
سالهاست دوستی من و درد پابرجاست
با درد زاده شده ام و زيستنم با زيستن او همراه بوده است
بدون درد بی نشانه ام ؛ بی اصل و نسب و بی ريشه ام
او همدم روزهای تنهائی و غربتم بوده است
آن روزها زخم را احساس می کردم
و امروز هديه هايش , دردی ست که احساس می کنم
زخمهائی که برای طرح دردهايم , تابلوهای پر رنگند
و نشانی از دردهای کهنه گذشته اند
و نمايشی از حضورم در دايره شدنهائی ست که مرا به قله های پاک يادآوری می کنند
حالا به دنبال زخمها هستم ولی نمی يابم
و تنها به يادگارهايش و دردهایِ ماندگارش ؛ دل بسته ام
و بدون زخم , تنهاتر شده ام.
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند :
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (6):
بهمن 7, 1401
سلام و درود
عرض ادب
این سطرها به دل نوشت جانبازی می ماند
پاسخ
بهمن 7, 1401
سلام گرانقدر
نسيم خزان وجودم را احاطه كرده است
از يك سو دورى از دوستان پركشيده ام و از سوى ديگر رنجهاى ماندگار حاصل از فراموشى عدالت
بال پروازم را شكسته و با قلبى مجروح و روحى آزرده مى گذرانم ، مانده ى نفسهاى خسته از آلودگيها را ، فقط و فقط به اميد دورى از ايسم ها و ايستها و اضافه خواهيها زمان مى گذرانم
شادمان باشيد و رستگار
پاسخ
بهمن 7, 1401
سلام و درود
متن قابل تاملی است.
دل زخم، تنها زخمی ست که همدم همیشگی انسان بماهو انسانست.
سلیم و سلامت باشید💐💐💐
پاسخ
بهمن 9, 1401
بزرگمهريد و گرانقدر
پاسخ
بستن فرم