🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
زیبایی شناسی سرایش 1-
گوش نوازی .. . چشم نوازی … دل نوازی
( در 15 بخش : کلاسیک ،تا ، نو ، سپید . هایکو . کاریکلماتور)
……………………………………………………..
بخش اول :
هر آوایی ، آهنگی دارد . فون . (فونتیک = آواشناسی ) ، در بیانش
اندام های صوتی شکلی به خود ، می گیرند .درتلفظ و ادای آن (رشدطی سنین )
برای یکی لب . برای دومی حلق ، یکی لب و دندان و یکی به کمک لب ودندان
و..و.. که در گویش های نقاظ مختلف دنیا ،
متقابلاً ، هر طرز گویشی ، فرمی خاص ، به اندام های صوتی اهالی اش ، دررشد می دهد .
و واج ، یا واژه ، که از این آواهای مختلف تلفیق شده … متفاوت بیان میشود
. که می شود لهجه در بیان
مثلاً : طرز ادای یک واژهء واحد . به کردی .پارسی. گیلکی .لری .آذری
واین ، طرز بیان در طی زمان ، لهجه در زبان را ، می سازد . همان کردی .
پارسی .گیلکی . آذری . می شود .
چو ….چئو….شو….و….رو .. = « رو » در پارسی امروز ، . باز هر یک ، با چند فون متفاوت ادایی
موج آوایی شان یکی نیست . پس ، هر صدا ، طول موجی دارد . و می گوییم
: موسیقیایی .است
وچون همه آواهایشان ، یک طول موج را ، ندارد.
باهم متفاوت می شوند . برای گوش … خوش آوا .. گوش نواز .. یا گوشخراش و. بالعکس
تفاوت تعداد ارتعاش ، بین دو نت ، بُعد موسیقیایی آن دو است .
و نت ، در (زمان ) اجرا می شود .یعنی : زمان دارد . موسیقی = ( صدا + زمان)
ومانند هجا ، در مکالمات روزمره نیست.که البته به زمان ربط دارد.ولی وابسته نیست
خلاصه :
موسیقی کلام : از موسیقی اجزاء تشکیل دهنده اش ،یعنی :
از واژه ها که جمله را، می سازد. و یا ساختمان مصرع . تشکیل می شود .
یعنی : موسیقی واژه ، شکل گرفته . از موسیقی حروف( آواها ) است .
که هرحرفی ، برای خروجی اش از مخرج صوتی خاصی استفاده می کند .. (فونتیک )
اندام های صوتی با همین آوا ها و طرز ادا ، یا تعیین مخرج ادا ، رشد می کنند .
آذری . اندامی متفاوت دارد ؛ با عرب . با کرد و پارسی …
این تفاوت را ، فونتیک برعهده ندارد . این مربوط به فونو لوژی است
از اسمش پیداست . که به همین تفاوت ادا ، در ملل مربوط است .
بمثل : حرف (ق) را پارسی . آذری . عرب. اروپایی ، یکسان تلفظ نمی کند
در عربی حروفی هم مخرج اند .یا قریب المخرج اند یا نه ؟ . در ترتیل و تجوید .
کاملاً روشن می شود .
فونتیک بررسی این را ، بر عهده دارد .
وچگونگی ومشخصات صوتی آن . با گوش را ، بیان می کند .
چرا ؟ از آوایی چند شکل داریم . برای این است که یکسان ادا نشوند . (قاف و غین ) دو آواست
و . حروف دیگر نیز ..
و این تلفیق اوایی و نحوه ء ترکیب با یکدیگر ، اگر زیبا شد ؛واژه زیبا می سازد
و در نتیجه ، ( نغمه ء شریف ) می سازد. نه جز آن .
یعنی : از این ترکیب ، واژه ء مناسبی ساخته می شود ؛ در صورتیکه. واژه ها
نیز ، اگر بهتر ترکیب شوند . با دیگری .موسیقی کلامی را پیداکرده ایم
. کارمان ، ردیف شده . البته ،ردیف موسیقی . نه ردیف در غزل و…
در موسیقی ، ردیف یا نغمه و یا همان لحن (که همه به کار می بریم برای هرکلامی)
مثلاً : می گوییم چی شد ؟ .. ( لحنت عوض شد ؟)
چیده شدن نت ها .و چگونه چیده شدن آن ها …دربین هر قومی را
موسیقی دان، «گوشه» می نامد ..
و هر دستگاه یا هر آوازی گوشه هایی دارد . که بسیار مفصل و متنوع است
فرض کنید ؛ شبیه به بحری که زحافاتی دارد .
همانطورکه در ذیل غزل (آب حوضی ) آمده بحر رمل با تغییر جای مصوت کوتاه
اش (هجای دوم ) تبدیل به بحر هزج و یا بعد ، بحر رجز می شود
بستگی دار ؛ به محل تنها هجای کوتاهش .
بحر هزج : (7 ـــ ــــ ـــ) بحر رمل : ( ـــ7 ـــ ـــ ) بحر رجز : ( ـــ ــــ 7 ــــ)
به خاطراینکه امواج موسیقیایی شون در یک مدار و یا حوزه اش را نامی می دهند .
این ها در دایره (مجتلبه)بودند
. تداخل امواج نت ها و آوای حاصل
مثلاً : در این بحر و وزن .هجای کوتاه میانی ، آهنگ و موسیقی وزن را مخدوش می کند
(7ــــ 7ـــ/7ـــ ــــ /7 /7ـــ7ـــ/7ـــ ـــ.)…. مفاعلن /مفاعیلُ / مفاعلن / فعو لن.. بحر هزج
یعنی : همان هجای میانی (7) را که می شود ؛ حذف کنیم. پس ، حذف هم می کنیم .
. تا وزن مان ، دَوری شود ؛ « 7»
( 7ــــ 7ـــ/7ـــ ــــ/ …./ 7ـــ7ـــ/7ـــ ـــ)…مفاعلن / فعولن//
ویا ، حذف نمی کنیم . عین همان را هم . به اول وزن می افزاییم .
که به این شکل ( 7+ 7ــــ 7ـــ/7ـــ ــــ /«7»/ 7ـــ7ـــ/7ـــ ـــ) می شود :
و بعد ، تقسیم به ارکان را عوض می کنیم . که وزن دوری بهتری می سازد
( 77ــــ7 / ــــ7ـــ ــــ // 77ـــ7/ ـــ7ـــ ـــ)……فعلاتُ / فاعلاتن
مثال مصرعی دیگر
سرای مـاست مهمـان ؛ کـرم خـدای امشب
7ــــ 7ـــ/7ـــ ــــ /« 7 » /7 ـــ7ـــ/7ـــ ـــ
مفاعلن / فعولن / ..7.. / مفاعلن / فعولن
که بازهم ، یا این هجا را برمی داریم . یا واژه ء ( به = 7 ) را(همان کوتاه) را ،
به واژهء ( سرا) اضافه می کنیم :
به سرای مـاست مهمـان ؛ کـرم خـدای امشب
« 7 » 7ــــ 7ـــ/7ـــ ــــ / 7/ 7ـــ7ـــ/7ـــ ـــ…… « ب» + مفاعلن/ فعولن //
معادل : ( 77 ــــ 7 / ـــ7ـــ ــــ / 7 7ـــ 7 / ــــ 7 ـــ ـــ)……فعلاتً / فاعلاتن //
ببینید ؛ چقدر سلیس شد . خوش آهنگ شد .
لی لی موسیقیایی اش هم ، درست شد
در حالیکه ، هیچ یک از مصرع ها ، مشکل عروضی نداشتند .
یعنی : عروض صحیح …..ولی موسیقی الکن بود .
اما با این طرز ویرایش ، می بینیم . آن ایراد ، رفع می شود .
مثالی بود ؛ از تبدیل بحر هزج به بحر مشکول
در دستگاه ها .. می دانیم .دستگاه « شور» را ، می شود. چنین گفت.
چون به هر حال هر دستگاهی ، به شور، فرود می اید .
گوشه ، ملودی ، قطعه که بصورتی منطقی از لحاظ هماهنگی
ونسبت فواصل ملودی ها با یکدیگر
پشت سرهم ، اجرا و یا خوانده شود
ادامه دارد …
کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (10):
خرداد 26, 1395
سلام
مطالب شما عالی ست دوباره باید بیایم و بخوانم و بیاموزم
سپاس استاد
پاسخ
خرداد 27, 1395
.
سپاس حضور ارزشمندتون
درود پسرم .
.
پاسخ
خرداد 26, 1395
درود بر استاد صباغ بزرگوار
بهره مند شدم از مطالب ارزشمندتان
زنده باشید
پاسخ
خرداد 27, 1395
.
بزرگمهر عزیزم . ممنون.
با سپاس از حضور و مقدم شریف
.
پاسخ
خرداد 29, 1395
سلام و عرض ادب و احترامم رو بپذیرید
سپاسگزارم برای تلاش ارزشمندتون در راستای ارتقای دانش عمومی.
آموختم …
جسارتا درخواستی دارم.
اگه ممکنه لطف کنید یه شرح فهرست وار در موردمجموعه ی ادامه داری که دارین به تماشا میذارین بهمون بدین . این که مجموعا چند قسمته و شامل چه مباحثی میشه و …
سپاسگزارم
برقرار باشید
پاسخ
خرداد 29, 1395
.
سلام بزرگمهرم .
ممنونم. از توجهتان . و حضور ارزشمند شما .
پسرم . در تیتر مطلب نوشته ام :
………………………………….
زیبایی شناسی سرایش بخش یکم .
گوش نوازی .. . چشم نوازی … دل نوازی
( در 15 بخش : کلاسیک ، تا ، نو ، سپید . هایکو . کاریکلماتور)…
……………………………………………………..
ممکن است بخشی ، بحثی ، طولانی شود . با موردی که ایجاب کند .
و ناچار ، کاسته و به بعدی بیفزایم .
و شاید از پانزده تجاوز کند . یکی دو نوبت .
در واقع پروسهء تطور ادبی نیز هست . که چگونه ؟ به شعر توجه شده
وچه مراحلی طی شده .؟ از اولین کلام مسجع ، تا ، آخرین نوع ادبی
ارائه شده قابل قبول
چون . زلال و خوشه وشون و پریسکه .و …
با سپاسی بیکرانه ترین .
حق یارتان .مقدمتان گلباران
پاسخ
بستن فرم