🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ظلم شیرین

(ثبت: 7708) مرداد 26, 1395 
ظلم شیرین

آدم های قدرتمندی هستند….میگویم قدرتمند چون میتوانند 
شب را بخیر کنند…
صبح را هم.
فقط روی روز و شب که اثر ندارند آنها آنقدر قدرت دارند که میتوانند به اعضای بدن هم فرمان دهند 
میتوانند غدد اشکی  را مجبور به فعالیت کنند…
و مانع فعالیت ماهیچه های دهانی شوند 
تارهای صوتی را از کار می اندازند و هزار تا کار دیگر 
آنها آنقدر قدرتمند هستند که…که همه چیز را یک جور دیگر می‌کنند….
لذت باران را بغض ،تفریحات آخر هفته را کسالت،موسیقی های زیبا را آلودگی صوتی و…خلاصه همه چیز را یک جور دیگر می‌کنند…
حتی خودت را…
آنقدر یک جور دیگر میشوی که دیگر خودت نیستی…اما چطور میشود که هنوز هم دوست داری
این قدرتمند های ظالم را… 
هرچقدر بیشتر یک جور دیگر میشوی ….بیشتر بغض میکنی و بیشتر کسل میشوی انگار عمق این دشنه ظلم در روحت بیشتر میشود…اما تو تنها برای اینکه بتوانی درون ان کالبد زخمی روزگار سر کنی با دستان خودت دشنه را محکم نگه می داری….
اما روزی خواهد رسید که خود خودت ،همان که دیگر شبيهش نیستی از درونت سربرآورد و شورش کند…شورشی آنچنان طوفانی که از درونش دشنه ظلم آن قدرتمندان به بیرون پرتاب شود …آن روز تو خون زیادی از دست خواهی داد خون همه آن بغض ها و اشک ها و کسالت ها و …خودت نبودن ها….اما جای نگرانی نیست وقتی. همه آن خونها رفت…خود خودت جان تازه ای میدمد در تو آنچنان که به سبکی باد برميخيزي به تیزی عقاب پرواز میکنی به زیبایی نرگس ها می خندی و… به درخشندگی ماه میشوی 
میدانم لکه های آن زخم ها بر جانت میماند اما دربرابر درخشش چشمگیر تو که چیزی نیست…تنها یک چیز دردناک است…

ماه همیشه تنهاست…

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. محمد اشکان رجبی

    مرداد 27, 1395

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا