🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نگاهی اجمالی به کتاب سقوطپادشاهی ساسانی

(ثبت: 7993) اسفند 13, 1396 

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

نگاهی اجمالی به کتاب فروپاشی شاهنشاهی ساسانی نوشته امیرحسین خنجی

کتاب فروپاشی شاهنشاهی ساسانی درواقع گزارشی از بعضی از اتفاقات پایان دوره ساسانی واوایل حمله اعراب به ایران است که درکتاب های تاریخی وقایع آن دوران قید شده است ولی نکته مهم قضاوت نویسنده ونتیجه گیری ایشان درکتاب است که کاملابرمبنای احساسی وگرایش نژادی استواراست

ازسوی دیگراین موضوع مخصوصا درپایان کتاب مشهوداست که ایشان باتوجه به نفرتی که ازقوم عرب داشته نتوانسته بین دین وآموزه های آن تفکیک قائل شود وهراتفاقی راکه قوم عرب رقم زده به پای دین نوشته ومهمتراینکه درخصوص فضایل اهل بیت هم خیال همه راراحت کرده وفرموده که هیچگونه فضایلی وجودنداشته است

اینجانب باتوجه به رئوس مطالب کتاب موضوعاتی راعرض میکنم هرچندکه بایدتوجه داشته باشیم درخصوص موضوع حمله اعراب به ایران مطالب ضدونقیض فراوان است واصلا موضوع بحث حقیراین موضوع نیست

اما بدنیست نگاهی اجمالی به اتفاقات مهم دوران ساسانی به خصوص اززمان یزدگرد یکم بپنداریم

چنانچه در تاریخ قید شده و بنا به دلایل گوناگون سیاسی و اجتماعی  که وجودداشت که  ازجمله آنها روحیه کنجکاوی و تحقیق وتعالی طلبی  بود که همیشه در ایرانیان بوده وهست

ازاینرو عموم مردم به ویژه دگراندیشان وروشنفکران  آیین زردشت این آئین را رادیگر پاسخگوی نیاز خود نمیدیدند علاوه برآنکه تقریبا دین زردشت به یک دین دولتی وحکومتی تبدیل شده بود

ظهور مذاهب وادیان گوناگون دراین دوران واقبالی که مردم به آنها نشان دادند دلیل روشنی براین مدعاست که فهرست وار به تعدادی از آنها اشاره می کنم

آیین مانی که خودبه دومذهب سماعون وصدیقون تقسیم میشد

آیین موبدکرشیر

زروانی گری

آئین مزدیسنان

آئین مسیحیت که به خاطر مسیحی شدن امپراطور روم وحمایت او ازحالت اقلیت درآمد و روبه فزونی نهاد

عنایت به این گستردگی آیین های تازه بیانگر آن است که مردم ایران که ازدیرباز موحدودینداروبودند درآن زمان دنبال یک دین وآئینی بودند که بتواند پاسخگوی روح متعالی آنان باشد

نسیم دین اسلام که در شبه جزیره عربستان متولد شده بود مدتی بود که روح ایرانیان جویای حقیقت را نوازش میداد که بازهم موضوعی است مفصل وکتابها ومقالات گوناگونی درای زمینه وجوددارد وبنده دراین مجال قصدورودبه آنراندارم  

پس طبیعتا ایرانیان آمادگی این راداشتند که حداقل در خصوص این آیین نوپا نیز مطالعاتی داشته باشندکه سلمان فارسی یک  نمونه ازاین مدعاست

اینکه عمده  اعراب قومی صحرانشین  و ستیزه جو و بت پرست وشکمباره بودند امری روشن است ولی روشنفکران ایرانیان این رابه فراست وتجارب تاریخی موجود دریافته بودند که عمدتا خورشید دینهای آسمانی در تاریکترین نقاط عالم طلوع میکند ازاینرو زمانی که محمد مصطفی صل الله عليه وسلم در شبه جزیره عربستان ادعای نبوت نمود به خوبی میدانستند که راست میگوید هرچند که پیشگویان ومنجمان دین زردشت وهمچنین کاهنان دین یهود ومسیح نیز باتوجه به پیش گویی های کتاب مقدس و پیامبران خود این رادریافته بودند

ازاینرو زمانی که اعراب به ایران حمله کردند  ارتش  ساسانی به مقابله با سپاه اعراب برخواست ولی  عموم مردم چندان  مقاومتی نکردند ویارغبت چندانی برای مبارزه نداشتند کمااینکه دربسیاری ازمواردتعدادسپاهیان ایران ازاعراب بیشتربوده است

نکته مهم دیگر اینکه دفاع مردم ایران درآن برهه بیشتربر غیرت وتعصب ملی ومیهنی استواربوده است

دلایل دیگری نیز برای این کار داشتند که ریشه در مسائل سیاسی واجتماعی داشت

اما زمانی که سپاه اعراب به بعضی ازشهرها ازجمله یزد حمله کرد به دلیل مقاومت  مردمی نتوانست وارد یزد شود ودرپایان با یزدیها سازشنامه امضا کردندشایدبتوان پایبندی مردم یزد به اعتقادات خوددرکنارغیرت ایرانی ومیهنی دلیل عمده این کاردانست که جای بحث ومطالعه دارد  

درطول تاریخ هر زمان که مردم درکنار هم   قرار گرفته اند پیروزی چشم گیری داشته اند که نمونه دراین زمینه فراوان است نمونه اش انقلاب مشروطه وانقلاب اسلامی ایران وازجمله همین جنگ ایران وعراق که همه ازآن خبرداریم

موضوع دیگری که در کتاب مورد نظر مدنظر است نتیجه گیری نویسنده است که برجستگی  رفتار  وددمنشی اعراب جاهلی ازیکسو و تعصب ملی گرایانه و نژاد پرستانه موجب شده که فضایلی که چون خورشید میدرخشد رانبیند

ثانیا آیا این کوته فکری نیست که انتظار داشته باشیم یک قومی باآن همه سابقه بت پرستی و جهالت ظرف چنددهه توانسته باشد تعالیم یک دین آسمانی راباهمه وجود بپذیرد و درروح وجان خود نهادینه کند!؟

کمااینکه چنین مردمی هرگز نتوانستند سیره اهل بیت علیهم السلام را حتی درک کنند و دیدیم که در کربلا چه برسر اولاد پیامبر خودآوردند

پس چنانچه مانیز پس از قرنها دست آوردهای عظیم اسلامی را که در قالب های مختلف علمی ظهوروبروز پیداکرده همچنین  دانشمندان وفیلسوفان وعارفان بزرگی که درسایه تعالیم آسمانی اسلام واخص خصوص اهل بیت  پرورش یافته اندرا نادیده بگیریم  به شعور والای نیاکان  خودمان توهین کرده ایم

کمااینکه هرگز نمیتوان عملکرد غلط  پیروان یک دین را به حساب دین گذاشت و برای شناخت یک دین باید به کتاب و دستورات آیینی وسیره وسنت پیامبرش توجه داشت  

البته بحث دراینخصوص فراوان هست ولی دوست ندارم بیش از این وقت شما عزیزان فرهیخته رابگیرم ولی ذکر این نکته خالی از لطف نیست که مردم ایران هرگز افکار وعقاید  خود را فدای ظواهر دنیوی نکرده اند درست است که اوضاع اقتصادی عموم مردم درزمان ساسانی خوب بوده ویا بدنبوده ولی موضوع دین وباورهای دینی ومذهبی برایشان دراولویت بوده و براین اساس توجه به  خواسته های روحی و روانی ومعنوی  برایشان از خواسته های مادی اهمیت بیشتری داشته و ازهمه مهمتر فرهنگ حاکم بر جامعه ایرانی که برمبنای توحید و رفع شرک و شرک زدایی بوده همیشه آنها رابرآن داشته که گوش به زنگ اتفاقات تازه باشند و در آن برهه از تاریخ بنا به دلایلی که عرض شداین گوش به زنگی بیش از پیش نمود داشت

کمااینکه درزمان ظهور حضرت زرتشت علیه‌السلام نیز این اتفاق افتاده بود ومردم بنا به تعالیم وحدانی دین زردشت بدان گرویدند درحالی که درآن زمان ادیان ومذاهب گوناگونی در ایران وجودداشت

پس

باید فضایل اسلام رادر کتاب مقدس آن یعنی قرآن مجید ونهج البلاغه و صحیفه سجادیه و علم و اخلاق وسیره اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام جستجو کرد نه درقبایل بیابانگرد عرب که عمده آنها بنابه مصالحی دین اسلام را پذیرفته بودند که عمدتا هم مادی ودنیوی بود

یقین بدانیم حتی اگر دین اسلام هم درآن زمان درشبه جزیزه عربستان طلوع نمیکرد همین اعراب بادیه نشین هر فرصتی را که به دست می آوردند به ایران حمله میکردند پس حمله اعراب به ایران انگیزه دینی واعتقادی نداشت

ولی ازسوی ایرانیان جویای حقیقت موضوع معنا ومفهوم دیگری داشت برهمین مبناست که بسیج عمومی برای رفع فتنه اعراب به راه نیفتاد چون مردم درآن زمان باتوجه به دلایل گوناگون ازجمله شناخت مختصری که از دین نوپای اسلام کسب کرده بودند و آنرا دین کاملی در مقابل ادیان موجود یافته بودند وازسوی دیگر سرسختی سران  سیاسی ومذهبی حاکم که سدی درمقابل آن قرارداده بودند

 ازسوی دیگر جاهلیت اعراب شبه جزیره عربستان نیز بهانه ای مضاعف  برای حاکمان سیاسی ودینی شده بود که موانع زیادی برای  تحقیق وتفحص دراین زمینه قراردهند  وازسوی دیگر عکس العمل پادشاه با نامه دعوت به دین تازه که ازناحیه پیامبراسلام واصل شده بود وبه مرورزمان گزارش این اقدام به گوش مردم رسیده بود که این موضوع نیز درجای خود قابل بحث است وهمه اقدامات گوناگون برای جلوگیری از نشر این دین تازه که حس کنجکاوی مردم به ویژه جوانان رابرانگیخته بودودهها دلیل ریزودرشت دیگر انگیزه چندانی برای مقابله باحمله اعراب وتشکیل بسیج عمومی برای مردم باقی نگذاشته بود

کمااینکه درگیریهای قومی وقبیله ای هم که دراین کتاب نیز به آنها اشاره شده است مزید برعلت بی انگیزگی مردم بود

والا مردم ایران به خاطر تعصب دینی و غیرتی که داشته اند همیشه درمقابل متجاوز ایستاده اند اما باهمه این اوصاف انگیزه دینی ومعنوی برای ایرانیان درصدربوده وحرف اول رازده است

ارادتمند علی حشمتی

کاربرانی که این مطلب را پسندیده اند (1):

کاربرانی که این مطلب را خوانده اند (3):

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    اسفند 13, 1396

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا