🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ریز گرد

(ثبت: 8095) شهریور 17, 1397 
ریز گرد

این سوال که چشم را کجا باید شست؟
جلب نظر می کرد و اینهم از فطرتی پاک بر می خیزد
که در همه ی غبار که ما را فرا گرفته ست چگونه باید
عبور کرد تا ریز گرد که منظور نفوذ بیش از پیش مادیتست در نفسهایمان جای می گیرد نفسمان به غرور بالا می آید یا به تبختر وتکبر،
واین از درون ودونمایگی بر می خیزد
هر قدر ما در مجلل ها بنشینیم و یا سوار بر مرکب های بی حس وحال آهنین شویم و بتازیم در میدانهای فخر و…

این یعنی نفس خاک خورده ست و غبار و ریزگرد مادیت کار خودش را

کرد ه مغرور می شویم بی جا که حتی هیچ صدا و ندای مخالف را در انتقاد نمی شنویم و هی دست خودمان را با لامی بریم که چه باشد
دنبال تشفی از بیرون هستیم در حالیکه درون ،جان ماست و این خلط وغلظت در خونماست که نبض دچار آسیبست که فقط به پول می زند و یا به مال مفتخریم و هی زیور به خود می بندیم تا چشم پر کن باشیم که احترامات دروغین بخریم و زهی خیال باطل که می خواهیم همه چیز را با پول مالخود کنیم
و اما نه غبار اگر به هوا رود همچنان خسیس و گوهر حتی در خلاب همچنان نفیس و این ذات و نفس و نَفَس و جان ماست که باید در ارجمند ی بماند با آب رود رویا های الهی بلند و تواضع ارجمند و بزرگ می شویم و اصلا چرا ما هی زور می زنیم که دیگران را به تعظیم بی خود واداریم و چقدر ما سر گران شده ایم ومغرور و بندگی را از یاد برده ایم بر گردیم به عقب که بودیم واز چه درست شدیم و آخرمان چیست و تنبه پیدا کنیم دست رد بر سینه ی خود پرستی بزنیم و خود را کمترین بدانیم و مگر ما در مقابل عظمت هستی کی هستیم؟
و اینهمه باد که ما را فربه پیش خود می کند که هی پیش هرچه قیافه بگیریم و آدم بهتر از هر کسی می داند که کیست و چقدر ضعیف ونحیف و آسیب پذیرست
بنده همان به که زتقصیر خویش عذر به در گاه خدای آورد
و بقول معروف پشت دست به زمین زده به مثابه تسلیم و هی دست خود را بالای سر نبریم بی هیچ داوری
تازه اگر چیزی باشی متواضع تر می شوی…
و تکبر از نادانیست و با آن نسبت مستقیم دارد
و هرچه بیشتر بدانیم که نمی دانیم بیشتر متواضعیم و…

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا