🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
راز ما را،، در دل دیوانه ات جایش نکردی
آرزوی قلبی ام را، بر که افشایش نکردی؟
مهر چشمان تو را، بر سینهی خود داده بودم
بر کدامین یار، چشمت را،، تمنایش نکردی؟
قول دادی، بهترین یار و هوادارم، تو باشی
خود بگو،،،آیا تو با لبخند، امضایش نکردی؟
هر شب هر شب، مینوشتم از خداوند نگاهت
آن خداییکه، تو در این عشق مأوایش نکردی
خود بگو! بیچشمهایت میتوانستم که باشم؟
عاقبت قلب مرا در عشق، اغوایش نکردی؟
آبرویت را خرید، آن دل که دلخواهت نبوده
بیمروت! هر کجا میشد، تو رسوایش نکردی
هر شب هر شب دیدنت را، آرزوی خود نکردم
هر شبم را، در فراقت شام یلدایش نکردی
#علی_سلطانی_نژاد
Https://t.me//solttaaansheer
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
خرداد 28, 1399
درود بر شما شعر زیبایست
🌺
پاسخ
خرداد 29, 1399
درود مهندس
لب مریزاد
رشحه ی قلمت زرافشان🌺
پاسخ
بستن فرم