🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در همانجایی که عشق آمد سراغم بارها
بوسه می چینند مردم از لب گلنارها
بر لب هر شهروندی غنچه های بوسه است
نیست غیر از لفظ خوب عشق در اخبارها
از فراوانی قند واز فراوانی عشق
نیست نیش زهر در زیر زبان مارها
شهر از مردم جواز عافیت را می خرد
خیر وخوبی روزو شب می ریزد از سمسارها
دست در دستان هم از کوچه ها رد می شوند
دسته های میش ها ودسته ی کفتارها
هیچ از شعر وشعور و ارزش ما کم نشد
هرچه با ماها بدی کردند لا کردارها
این سیاه اندیشه ها تهدید هاشان بیخود است
بلبلان ترسی ندارند از گروه سارها
موسی عباسی مقدم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):