🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آبروی زمین
تو باید از مراسم گریه
با بوییدن سادگی باد
رد غزلهای مهتاب را
دنبال کنی
هنگام عبور از ذهن خیس علفزار
بوسه هایت را لای بابونه ها
و ترانه های از بر را
در جیب آخرین ستاره نیم سوز پنهان کن
کولی های آن دیار
از خطوط نگاه و شبنم
نفس درگاه هفت ترانه بوسه را
کف بینی می کنند
خوب بیاد داشته باش
چیزی از خیال جنگل و
انبوه گهواره های
میلاد
نمی دانی
بعد از عبور
به معبد خواهی رفت
با سقف ساده ای از جنس
تشنگی
و گلدسته هایی از خوشه و گندم و باران
موبد پیری خواهی دید
که از خاطره بید و زاری
برگهای مرده پائیز
برایت گلوبندی خواهد بافت
سلام کن
تا بعد از ادای احترام
با آب پشت پای پرندگان مهاجر تعمیدت دهد
به هنگام اعتراف
از سکسه بغض کبوتران
با لهجه غلیظ ملائک
و خودسوزی آیینه بین و
قسم های ناآموزده صنوبران
از پس استخاره دریا
سخن بگو
در تاقچه ای که از
اطلسی های صبور
ساخته اند
کتاب مقدس را بر دار
و رو به جانب آخرین
ستاره های جنوب برو
به پشت خواب دره بوسه
گلگون غزل ها خواهی رسید
سرزمین کودکانی گرسنه
که بیش از اراده خویش
زاده شده اند
سینه های زمین را بر
دهانشان بگذار
آبروی زمین اند
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
دی 5, 1399
🌷🌺🌷🌺🌷🌺🌷
پاسخ
دی 5, 1399
درود جوان نازنین
قلمتان بسیار زیباست
همیشه با طراوت و سلامت باشید وگلباران
پاسخ
بستن فرم