آخرین اذان

اذانی از علی(ع) امشب، به گوش کس نمی آید

علی رأسش که مجروح است،صدایش برنمی آید

علی رأسش به خون تر شد،اذان آهسته می گوید

صدای صوت تکبیرش، از این بهتر نمی آید

اذان فُزت رب الکعبه3 را گفت:آن علی(ع) آخر

کلامش با چنان معنا ، از این خوشتر نمی آید

اذان فزت رب الکعبه ،کس دیگر نمی گوید

اذان در وهم4 این ملت ،از این برتر نمی آید

سخن درفکر این مردم ازاین خوشتر نمی گنجد

کلام از فزت رب الکعبه وي، سَرتر نمی آید

شب قدرس همین امشب،علی روحش به پروازس

به پرواز چنان روحـی ، شبـی بهتر نمی آید

علی اندرشب قدرش،به معراجس چو پیغمبر(ص)

که از معراج پیغمبر(ص) ، یقین کمتر نمی آید

علی(ع)در لیلة الاسراء5که هم راز پیمبر(ص) بود

کسی غیر ازعلی(ع) شایق بر آن محضر نمی آید

علی(ع) از بی عدالتها ،جفا و جور بی حد دید

عدالت پروری دیگر، چو آن سَرور6 نمی آید

علی(ع)رفت از میان ما ،که دیگر بر نمی گردد

چنان رفت از میان ما ،که تا محشر نمی آید

علی(ع) را کشتنش آخر، به پای منبر و محراب

شهید راه حق گشت آن، دیگر منبر نمی آید

علی(ع) از تیغ ابن ملجم ، شهید راه داور شد

به مانند علی(ع) حقگو ، از آن داور نمی آید

علی(ع) آقای قنبر بود و حاکم بر مسلمانان

علی(ع) رفت و دیگر ، آقای آن قنبر نمی آید

علی چشم ازجهان بر بست،به آب کوثر آن پیوست

علی(ع)ساقی بُوَد آنجا ، از آن کوثر نمی آید

علی درسجده ی داور،سرش تسلیم حق می بود

مقامـی بهتر از سجده ، بَـرِ داور نمی آید

علی اندر دَم مرگس،ولی مرگی که فانی نیست

از این فانـی به باقـی رفته و دیگر نمی آید

شبی پیغمبرش او را ،به بستر خواند جای خود

کسی غیر از علی(ع) لایق، بر آن بستر نمی آید

هر آنکس شیعه ی او شد ،علی بر او بُوَد رهبر

برای شیعیان، همچون علی(ع) رهبر نمی آید

علی(ع)والی بُوَد بر دین و اندر مُلک این دنیا

که والی بهر ملک دین ،از آن بهتر نمی آید

علی(ع)در جوّ معراج است و اندر قرب او ادنی1

علی(ع) جز در دَم مرگ و دَم محشر نمی آید

کس اَر مدح علی گوید،سخندان و سخنور شد

چو مداحان آن سرور ، سخن پرور نمی آید

حسن مدح علی(ع)گوی و به همراه علی رهرو

که این ره راه باطل نیست و هر ابتر نمی آید

***

3- به خداي كعبه رستگار شدم 4- انديشه- پندار 5-شب معراج 6- پيشوا

1- فاصله ميان دوكمان اشاره به معراج پيامبر(ص)