🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آزادی ( ۲ )
به شهری ویران
نشسته قمری حق شناس
با آتشی مشتعل در دل !
در دیده اش
زمین دوزخی اَجنبی با مولدانِ سیه یوم و سیه بخت
که
مرده زادِ
ایام مرگ پرور اند…
وین جا آزادی
سرود صغیری است کز موری خُنیاگر
می شود قرائت !
آری قمری حق بین
نشسته بر شهری مرده-
با غَریوی جاوید
می خواند سوره ی آزادی …
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
بستن فرم