🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آنچه بر ما می رود

(ثبت: 266148) آذر 17, 1402 

 

این همه بُرجهای غول آسا
این همه خانه های مسکونی
این طرف قصرهای اشرافی
آن طرف زاغه هایی از گونی

عدّه ای در رفاه و آسایش
فکرشان جای گردش بعدیست
آن طرف دست ِ کودکان ِ کار
ارمغانش سیاهی و سردیست

چشمهایی که پر غم و درد است
سینه هایی که گورِ آمال است
جسمهایی که خسته از رنج است
این همه سهم ها که پامال است

زندگی های سرد ماشینی
قلبهایی که آهنی هستند
شهر ِ ما از غریبگی پُر شد
خویش و فامیل ناتنی هستند

گفته می شد که خانه ی دلها
جای ِ پروردگار ِ عالم بود
کعبه ی دل تهی شده امروز
خانه خالی فقط پُر از غم بود

استواری سنگها زیباست
قامتِ باشکوه سنگی کو ؟
قلب سنگی چه فایده دارد
خوشدلی پس کجاست، رنگی کو؟

پس کجا رفته است این انسان
آنکه بارِ خدا به دوشش بود
آنکه از معرفت و یا اسرار
باده نوشیده بود و نوشش بود

آنکه بارش همه امانت بود
آنکه اشرف برای دنیا گشت
پس کجایست اینک این آدم
آدمی که بُرید و تنها گشت

وارثِ عُسرتِ همه اعصار
حرفهای ِ شنیدنی داری
دردِ دل کن برای تو خوبست
کار و اعمالِ دیدنی داری

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):

نظرها
  1. طلعت خیاط پیشه

    آذر 17, 1402

    احسنت برشما
    بسیار زیبا سروده اید
    🌹😔 👏🌹😔 👏💐🌿🍃

    • ابوالفضل زارعی

      آذر 18, 1402

      سپاس از همراهی و لطف شما بانو خیاط پیشه عزیز ، برقرار و تندرست باشید🌺🌺🙏🙏

  2. طارق خراسانی

    آذر 18, 1402

    سلام‌

    آفرین بر قلم ‌توانا و، احساس لطیف و‌افکار پاکتان

    در پناه خدا 🌱👏👏👏👏👏👏🌱

    • ابوالفضل زارعی

      آذر 18, 1402

      سلام و عرض ادب جناب خراسانی نازنین ممنونم از محبت و لطف شما ، تندرست و برقرار باشید بزرگوار🌺🌺🙏🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا