![ابوالفضل زارعی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2021/01/Frame_20210104_09_57_22-e1609811846293.png)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
این همه بُرجهای غول آسا
این همه خانه های مسکونی
این طرف قصرهای اشرافی
آن طرف زاغه هایی از گونی
عدّه ای در رفاه و آسایش
فکرشان جای گردش بعدیست
آن طرف دست ِ کودکان ِ کار
ارمغانش سیاهی و سردیست
چشمهایی که پر غم و درد است
سینه هایی که گورِ آمال است
جسمهایی که خسته از رنج است
این همه سهم ها که پامال است
زندگی های سرد ماشینی
قلبهایی که آهنی هستند
شهر ِ ما از غریبگی پُر شد
خویش و فامیل ناتنی هستند
گفته می شد که خانه ی دلها
جای ِ پروردگار ِ عالم بود
کعبه ی دل تهی شده امروز
خانه خالی فقط پُر از غم بود
استواری سنگها زیباست
قامتِ باشکوه سنگی کو ؟
قلب سنگی چه فایده دارد
خوشدلی پس کجاست، رنگی کو؟
پس کجا رفته است این انسان
آنکه بارِ خدا به دوشش بود
آنکه از معرفت و یا اسرار
باده نوشیده بود و نوشش بود
آنکه بارش همه امانت بود
آنکه اشرف برای دنیا گشت
پس کجایست اینک این آدم
آدمی که بُرید و تنها گشت
وارثِ عُسرتِ همه اعصار
حرفهای ِ شنیدنی داری
دردِ دل کن برای تو خوبست
کار و اعمالِ دیدنی داری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
آذر 17, 1402
احسنت برشما
بسیار زیبا سروده اید
🌹😔 👏🌹😔 👏💐🌿🍃
پاسخ
آذر 18, 1402
سپاس از همراهی و لطف شما بانو خیاط پیشه عزیز ، برقرار و تندرست باشید🌺🌺🙏🙏
پاسخ
آذر 18, 1402
سلام
آفرین بر قلم توانا و، احساس لطیف وافکار پاکتان
در پناه خدا 🌱👏👏👏👏👏👏🌱
پاسخ
آذر 18, 1402
سلام و عرض ادب جناب خراسانی نازنین ممنونم از محبت و لطف شما ، تندرست و برقرار باشید بزرگوار🌺🌺🙏🙏
پاسخ
بستن فرم