🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 آه شب

(ثبت: 210145) خرداد 2, 1398 

آه شب از دردی بزرگ،چون گرد بادی می وزد
آثار بغض ساکتش،بر صورتم نم می زند

پیداست بیداد زنی،پیچیده در قلب سما
سنگین گشته روح شب،می نالد اما بی صدا

رگبار غم بر روح من،می بارد از ابر سیاه
انگار غم های فلک،در من رها کردند؛آه

آرام در اوج سکوت،گوش مرا کر می کند
رنج شبی که دائما،راز دل از بر می کند

آرام نا آرام تر،هر لحظه را سرمی کنم
بی آن که دانم سایه ای،از غم منور می کنم

در کنج آغوش سما،دلتنگی آسان می شود
آرامش دنیای من،در مه نمایان می شود

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. گل آفتابگردان

    اسفند 1, 1399

    کاش می شد بگوید با ما دختر خاور
    آخر به چه سبب شعرهایت بوی غم داشت؟
    حال بگو عزیرم شعرهای رنگ شادی گرفنه در آن دنیای دگر؟
    راه خوبی برای شمردن دل هایی که دوستت دارن انتخاب نکردی عزیزم. ای کاش بجای کفن سفید. رخت سفید عروس شدن رو برای اینکار انتخاب می کردی.

  2. مهرنوش

    بهمن 27, 1400

    در کنج آغوش سما،دلتنگی آسان می شود 😭🖤 رفتن تو بزرگ ترین اندوه هست عزیزترینم 💔

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا