🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اربعین۳
آفتابا جلوه ات شور و شری افروخته
در هجوم شعله ها بال و پری افروخته
کوچه کوچه میشوی دلداده سالار عشق
چون چراغ روشنی، تاج سری افروخته
مانده در باغی بغارت رفته فصل خزان
با صنوبر های بی برگ و بری افروخته
التیام زخم جانان می شوی ویرانه را
شامگاهی در تب تشت زری افروخته
می وزد با عطر آزادی نسیم از آشنا
سوی سرحداتی از بوم و بری افروخته
اربعینی گشته معصومی که میبینم تو را
خون دل میریزد از چشم تری افروخته
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
شهریور 29, 1399
با سلام و دروود خدمت شما آقای معصومی عزیز
اجرکم عندا…
زنده باشید به مهر
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
شهریور 29, 1399
درودها
و
عاااالی وارزنده
ودستمریزاد و🌷🌷🌷🌷🌷🍃🍃🍃
پاسخ
شهریور 30, 1399
سلام و عر ضارادت محضرتان جناب استاد معصومی عزیز
مأجور باشید
عالی و آسمانی سرودید
زنده باشید به مهر
درود هااا
💐🙏💐
پاسخ
بستن فرم