🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اربعین ۴
یکروز با باران سراغت را گرفتم
عطر نسیم کوچه باغت را گرفتم
دشتی شقایق در کنارت خفته بودند
از هر کدامش سوز داغت را گرفتم
زیر نگاه آفتاب افتاده بودی
از دجله تاوان ایاغت را گرفتم
مهتاب را آوردم و پیشت نهادم
از آسمان شمع و چراغت را گرفتم
با اضطراب و ناله بین کاروانها
از نیزه ای روی محاقت را گرفتم
یک اربعین جام شراب از غم نهادم
از خیزران شرح بلاغت را گرفتم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
مهر 17, 1399
سلام و درود
بسیار زیباست
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 17, 1399
باسلام و دروود خدمت شما آقای معصومی عزیز
اجرکم عندا….
زنده باشید به مهر و بسرایید
🌹🌷🌺🌺🌸💐
پاسخ
بستن فرم