🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
اربعین۲
عجب عطر خوشی پیچیده در کرببلا امشب
دلم را میدهد با بوی سیب خود جلا امشب
پس از یک اربعین آوارگی، گل های آل الله
کنون برگشته با طوفانی از حولُ ولا امشب
نمی دانم چرا خورشید هم سودای غم دارد!
دمادم می زند بر تار و پود دل صلا امشب
کنار مرقد شش گوشه ای راز دل خود را
نشستم تا نمایم اندک اندک برملا امشب
سرم بر روی دیوار است و آرامش نمیگیرد
بیا بنشین دمی با من در ایوان طلا امشب
قلم بردار معصومی به اوراق غم املا کن
که فطروس میبرد پیغام تا عرش علا امشب
…..
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
مهر 21, 1398
درود ها استاد
بسیار زیبا سرود ه اید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مهر 21, 1398
درود بر شما
عالی بود
اجرتون با مولا🌺
پاسخ
مهر 21, 1398
نمی دانم چرا خورشید هم سودای غم دارد!
دمادم می زند بر تار و پود دل صلا امشب
سلام و درودها
استاد معصومی عزیز
تقدیمی : 🌺
سلام ای کربلایی ،خوش به حالت ،گشته ای زائر
دلت پروازها دادی ،کشیدی پَر ،چو یک طائر
بکردی یاد ، از آن اربعینی ، سالها تکرار
همان هفتاد دو تن ، لب تشنه را یادی که با سائر
ولی اله بایبوردی
21 / 07 / 1398
🌺🌺🌹❤️🌹🌺🌺
پاسخ
مهر 21, 1398
سلام جناب معصومی عزیز
بسیار زیبا و نغز
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👏🌿
پاسخ
مهر 21, 1398
با سلام و احترام
زیباست
موفق باشید
قلم تان در اوج
التماس دعا
پاسخ
بستن فرم