🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
خود شکن تا اوج گیری این تعلّق زندگی
آبرویت را کند محفوظ ، دور از بندگی
گر چه تاری پود این هستی به هم پیوسته شد
خود بپا ، این رشته را ، لا پاره ، با دانندگی
نظم گیتی را ببینی تا حدودی جان من
سرو قامت ، استواری کوه را ، پایندگی
کمترین افراد بینی ، عشقِ ایمان ، آشکار
جامه ایمانی به دستِ عشقی بشد بافندگی
از تو دارم من سؤالی ؟ سائلی لا ، جان من
از نیامی کش ، زبان شمشیر را ، بُرّندگی
دانشی را ده برایم بر تقاضا عرضه ای
لا پذیرش بیشتر را ، فخر لا ، بالندگی
در هجومی باد بینی بید مجنون را دلا
نرمخو ،لا استخوانی بشکند شرمندگی
بشکنی با سنگ آن یک شیشه ای را جان من
شیشه عمری ، آدمی ، با عشق شد ،سازندگی
این جهان را بنگرم دنیایِ دیگر را نگاه
توشه تقوایی ذخیرت ، والیا ،زایندگی
ولی اله بایبوردی
24 / 05 / 1398
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
شهریور 14, 1398
خود شکن تا اوج گیری این تعلّق زندگی
این بیت ، شاهکاری است و بس…
تمام هدف انبیا و اولیای خدا این بود که خود شکن … از حدود بیرون بیا و نا محدود شو … به هستی بپیوند و لا مکان شو… آن شو که خدا تو را برای آن آفریده…
خود شکن…
همتی کن
این بت ، شکن…
بسیار زیبا و آموزنده و فاخر بود نیز …
درود بر شما
پاسخ
شهریور 15, 1398
سلام
استاد جلالی ارجمند
سپاس از حضورتان
🌺🌺🌺🌷🌺🌺🌺
پاسخ
شهریور 14, 1398
درود بزرگوار
قلمتان همواره سبز و نویسا
💐💐💐🙏
پاسخ
شهریور 15, 1398
سلام
سرکار خانم امینی
سپاس از همراهی تان
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
پاسخ
بستن فرم