🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 از تو دارم من سؤالی ؟ سائلی لا ، جانِ من

(ثبت: 213512) شهریور 14, 1398 
از تو دارم من سؤالی ؟ سائلی لا ، جانِ من

خود شکن تا اوج گیری این تعلّق زندگی
آبرویت را کند محفوظ ، دور از بندگی

گر چه تاری پود این هستی به هم پیوسته شد
خود بپا ، این رشته را ، لا پاره ، با دانندگی

نظم گیتی را ببینی تا حدودی جان من
سرو قامت ، استواری کوه را ، پایندگی

کمترین افراد بینی ، عشقِ ایمان ، آشکار
جامه ایمانی به دستِ عشقی بشد بافندگی

از تو دارم من سؤالی ؟ سائلی لا ، جان من
از نیامی کش ، زبان شمشیر را ، بُرّندگی

دانشی را ده برایم بر تقاضا عرضه ای
لا پذیرش بیشتر را ، فخر لا ، بالندگی

در هجومی باد بینی بید مجنون را دلا
نرمخو ،لا استخوانی بشکند شرمندگی

بشکنی با سنگ آن یک شیشه ای را جان من
شیشه عمری ، آدمی ، با عشق شد ،سازندگی

این جهان را بنگرم دنیایِ دیگر را نگاه
توشه تقوایی ذخیرت ، والیا ،زایندگی

ولی اله بایبوردی

24 / 05 / 1398

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. امیر جلالی

    شهریور 14, 1398

    خود شکن تا اوج گیری این تعلّق زندگی

    این بیت ، شاهکاری است و بس…
    تمام هدف انبیا و اولیای خدا این بود که خود شکن … از حدود بیرون بیا و نا محدود شو … به هستی بپیوند و لا مکان شو… آن شو که خدا تو را برای آن آفریده…
    خود شکن…
    همتی کن
    این بت ، شکن…
    بسیار زیبا و آموزنده و فاخر بود نیز …
    درود بر شما

    • ولی اله بایبوردی

      شهریور 15, 1398

      سلام

      استاد جلالی ارجمند

      سپاس از حضورتان

      🌺🌺🌺🌷🌺🌺🌺

  2. مينا امينی

    شهریور 14, 1398

    درود بزرگوار

    قلمتان همواره سبز و نویسا

    💐💐💐🙏

    • ولی اله بایبوردی

      شهریور 15, 1398

      سلام

      سرکار خانم امینی

      سپاس از همراهی تان

      🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا