🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای پاک تر ز آب! خداوند، یار تو
بهتر ز آفتاب! خداوند یار تو
دریای بی کرانه! کویرم، کویر خشک
تا کی من و سراب؟ خداوند یار تو
از آتش فراق تو می سوزد این دلم
وای از دل مُذاب! خداوند، یار تو
شرمنده ام که محرم جانان نبوده ام
زیبای در حجاب! خداوند، یار تو
با هر گناه، وصل تو دشوار می شود
سخت است این عذاب. خداوند، یار تو
ای یوسف عزیز خطاپوش مهربان!
رخساره برمتاب. خداوند، یار تو
ای خوب دلگشا! به دل تنگ من نشین
با لطف بی حساب. خداوند، یار تو
یادآور بهشت و شراب طهور آن!
ساقیّ آن شراب! خداوند، یار تو
زشت است هر ثواب بدون هوای دوست
ای بهترین ثواب! خداوند، یار تو
گویا که دیشب از گذر ما گذشته ای
برجاست عطر ناب. خداوند، یار تو
ای نازِ خالِ حُسن تو، از جان، عزیزتر!
بردار آن نقاب. خداوند، یار تو
تا کی تحمّلِ بدنِ منتظر کنم؟
مهدیّ انقلاب! خداوند، یار تو
سرمایه ام همین دل تنگ شکسته است
تقدیم آن جناب. خداوند، یار تو
نام مرا به خطّ خودت سرخ مثل عشق
بنویس در کتاب. خداوند، یار تو.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
اسفند 11, 1398
در مجموع ساختار واژگان و معانی و کلمات ، یک انسجام بسیار عالی دارند. در واقع این اثر برای کسی نوشته شده که در حد صفات الهی و خداوندگاری می توان آنرا تصور کرد . مانند بیت زیر :
ای یوسف عزیز خطاپوش مهربان!
رخساره برمتاب. خداوند، یار تو
اما اینکه خداوند یار کسی باشد که ستارالعیوب است کمی نامانوس می نماید.
من شخصا از این اثر بی نهایت خوش آهنگ و فاخر لذت بردم اما تکرار واژه ” خداوند ، یار تو ” برایم در بعضی از بیت ها ، کمی سخت بود که بپذیرم.
بهره بردم و درود بر شما
پاسخ
اسفند 11, 1398
سلام و درود
جناب جلالی عزیز!
ممنون از التفات شما،
منظورم از “خداوند، یار تو”
همان “خدانگهدارت” بوده است و به عبارت دیگر یعنی “هرجا هستی، دست خدا به همراهت و روزگار خوبی داشته باشی.”
قرینه ی سخن، درد فراق و دلنگی عاشق را تداعی می کند:
حالا که در فراق ام و به یارم نمی رسم ، فدای سرت! هرجا هستی، خدا یار و نگهدارت باشد! ❤️🙏
پاسخ
اسفند 11, 1398
آفرین
جناب رضاپور نازنین
عالیتری
🌿👏👏👏👏🌺
پاسخ
اسفند 11, 1398
❤️🙏
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اسفند 11, 1398
سلام و احترام،
فرهیختگان بزرگوار!
خیلی دوست دارم تعادلی میان شعر سنتی و شعر نو در آثارم داشته باشم.
از طرفی، اشعار سنتی زیادی چاپ شده (در چند کتاب) و چاپ نشده دارم و علاقمند به نشر شان هستم و از طرف دیگر،
دوستدار شناساندن قالب های تازه ای همچون سروش، سه گلشن و شعر سبز(چندآهنگ) هستم.
مدتی تقریبا فقط اشعار سنتی ام را نشر می دادم. دوستانی همچون استاد طارق خراسانی تذکر خوبی دادند که اگر می خواهی قالب های نوین را معرفی کنی، باید بیش تر به نشر آنها بپردازی.
مدتی به نشر قالب های نوین پرداختم؛ اما از نشر شعر سنتی، جا ماندم.
با اجازه تان، در بخش پیام مربوط به این شعر سنتی،
شعر(هایی) در برخی از قالب های نوین نیازمند به معرفی بیش تر می آورم:
پاسخ
اسفند 11, 1398
سروش نخست
ماه در کوهسار، زیباتر/
بادِ نرمِ بهار، زیباتر/
یار، چشم انتظار، زیباتر/
دل من، بی قرار، زیباتر/
در شبِ عشق.//
سروش دوم
هر سری سرسپرده ی چیزی ست/
بسته بر حلقه ی دلاویزی ست/
مرغکِ شاخسارِ گلریزی ست/
من تو را دارم.//
سروش سوم
هرچه که هست و جزئی از هستی ست/
همزمان، شعرِ عقل و سرمستی ست/
همه ی هستی اهل همدستی ست/
رازها واحدند و گوناگون.//
سروش چهارم
کِرم، پروانه می شود روزی/
غوره، فتّانه می شود روزی/
این زمین، خانه می شود روزی/
خوار نشمار.//
سروش پنجم
به سرودِ سروش، گوش کنید/
عشق را همنوای هوش کنید/
رازِ این جُنب و جوش، نوش کنید/
نرم و خندان و خوش، خروش کنید/
مثل سروش.//
(قالب شعری سروش در شکل ترجیحی، اصیل و خاص خود، دارای این ویژگی هاست:
1- مربوط به هر دو شیوه ی شعر سنتی و نو
2-دارای از دو تا پنج مصراع(سنتی) یا لَخت(نیمایی)
3- بر وزن فاعلاتن مفاعلن فعلات، نیم وزن های مشابه ویا انشعابات مرتبط نیمایی آنها
4-بدون قافیه مندی مصرع آخر در کنار قافیه مندی همه ویا بیش تر مصرع های دیگر
5-دارای قافیه ی درونی علاوه بر قافیه ی بیرونی
6- دارای پایانِ لفظیِ بسته
7- دارای پایانِ معناییِ باز
8- دارای تنوع پردازیِ در مسیرِ یگانگیِ شعر
9- دارای پایان کوبشی
10- پذیرنده ی انواع موضوعات و بسیاری از شیوه های پردازش و زاویه های دید
11- سروش، گرایش زیادی به مَثَل وارگی دارد و گاهی در یک شعر سروش، چند مصراع ویا لَخت آن بصورت مَثَل گونه به کار می روند.)
پاسخ
دی 12, 1401
سلام
خداوند یار و نگهدارتان باد
ازین اشعار نغز باز نیز بسرایید
پاسخ
دی 12, 1401
سلام و درود و سپاس تان
خداوند بزرگ، یار و نگهدارتان
پاسخ
بستن فرم